چکیده:
این مقاله گفتاری در داستانشناسی است.در این مقاله ضمن تعریف توهم زیباییشناختی،این مقوله از انواع دیگر توهم و نیز از فریب متمایز شده است.این توهم نوعی خودخواسته از توهم است که با توهم روانپریشانه و انواع دیگر خیال فرق دارد و به گونهای است که مخاطب حتی از تجربهی ترس و خشونت نیز لذت میبرد.از علل به وجود آمدن توهم زیباییشناختی میتوان به لذتبخش بودن تخیل صرف و تجربهی موقعیتهای محال اشاره کرد.غرقهشدن در متن و حفظ فاصله با آن دو جزء ضروری بروز آن در مخاطب هستند که عوامل پدیدآورندهی آن هم در داستان و هم در شخص خواننده حضور دارند.خواص داستانهای خیالانگیز و خواص ساختههای درهم شکنندهی توهم در این متن مورد بررسی قرار میگیرد.سازگاری،درگیرکردن احساسات،و شفافیت گفتمان از جمله عوامل موافق با آن هستند و از طرف دیگر ناسازگاری،خود ارجاعگری،به وجود آوردن موقعیتهای طنز و نیز جلوهگری بلاغت متن از بروز این توهم جلوگیری میکنند.این مقاله به برخی پیامدهای اینگونه توهم نیز اشاره میکند و با ارائهی مثالهایی از داستانشناسی غربی پس از سدهی هجدهم،به توضیح این مفهوم میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"به طور خلاصه و براساس آنچه که تاکنون گفتیم،و تا حدی به عنوان پیشدرآمد استدلال بعدی میتوان توهم زیباییشناختی را یک بار دیگر اینطور توصیف کرد:توهم زیباییشناختی یک وضعیت ذهنی خوشایند است که هنگام دریافت یک مصنوع ظاهر میشود،یا هر جایی که قابل اطلاق باشد(مثل نمایش)و محصول به هم پیوستن عواملی است که خود مصنوع(نمایش)و در دریافتگر و زمینههای خاص فرهنگی و تاریخی وجود دارند.
به این ترتیب لازم است عوامل زیر را در فهرست بگنجانیم(همهی این عوامل کموبیش در داستان کورتازار وجود دارند): الف)دریافتگر(فرافکنندهی توهم)؛ ب)مصنوع(متن راهنما)و در بعضی موارد-گرچه همیشه در دریافت داستان حاضر نیست-نمایش آن(میزانسن یا دستور چیدمان و حرکت در متن)؛ ج)پیشزمینههای فرهنگی و تاریخی،و شرایط دریافت(فضایی که متن در آن قرار دارد و جایی که تصویر هدایت شده روی میدهد).
نکتهی قابل ذکر اینکه ماهیت توهم زیباییشناختی به عنوان یک تأثیر قابل درجهبندی این است که غالبا نتیجهی یک تعادل ظریف عاملهای متنی بعضا تعارضآمیز است و گاهی اوقات از الگوی اصلی متنهای خیالانگیز انحرافهای خاصی دارد و در مواردی هم ردپای این اصول قابل مشاهده در یک سطح نیست.
شیوهی خلاف این،یعنی نگارش داستانی که«خلاف جهت جریان رسانشی خود عمل میکند»با تأکید بیش از اندازه بر عناصر ایستا و توصیفی(مثلا در رمان جدید فرانسوی) مرزهای خودش را باز میگذارد و اجازه میدهد دریافتگر از ساختگی بودن اثر آگاه شود و بنابراین یکی دیگر از شروط آثار خیالی را که همان کاهش فاصلهی زیباییشناختی است احراز نمیکند."