خلاصه ماشینی:
"ما هنوز دربارهء تاریخ و ادبیات این دعوت،اطلاعات اندکی داریم،ولی در نهانخانههای وسیع کتابخانههای اسماعیلی که در یمن و هند به صورت سری نگهداری میشوند، کتابهای بسیاری موجود است که میتوانند به محققان یاری دهند که نه تنها بر شمهای از معتقدات دینی و فلسفی،بلکه بر فعالیتهای سیاسی کارگزاران دعوت،وقوف یابند.
مؤید،خود به این مقام خویش در ابیات زیر اشاره میکند: لو کنت عاصرت النبی محمدا ما کنت اقصر عن مدی سلمانه و لقال انت من اهل بیتی معلنا قولا یکشف عن وضوح بیانه اینکه امام المستنصر بالله برای وی احترام زیادی قائل بوده است؛از این ابیات که مستنصر خود از شعر مؤید سروده،مشهود است: یا حجة مشهورة فی الوری و طود علم اعجز المرتقی شیعتنا قدعدموا رشد هم فی المغرب یا صاح و فی المشرق فانشر لهم ماشنت من علمنا و کن لهم کالو الد المشفق ان کنت فی دعوتنا آخرا فقد تجاوزت مدی السبق مثلک لا یوجد فیمن مضی من سائر الناس و لا من بقی از اوایل زندگی مؤید،هیچ سند و نوشتهای نداریم،اما از سال 429 ق(1038 م)از زندگی و ماجراهایی که بر وی گذشته است،مطالبی به قلم خودش در دست داریم.
13 من به شمردن نام نویسندگان و کتابهای بسیاری که برای ما در کتابخانههای اسماعیلی باقی مانده است،ادامه نمیدهم؛تنها از واپسین نمایندهء مشهور دعوت یمن در قرن نهم هجری،یعنی داعی عماد الدین ادریس یاد میکنیم که تاریخ مفصلی از دعوت را از ابتدا تا آغاز دوران خود،نوشت و در کتاب زهر المعانی خویش واپسین تألیف مشترک در عقاید اسماعیلی را برای ما به یادگار گذاشت."