چکیده:
معرفتشناسی(شناختشناسی)از مباحث مهم هر علمی است که به ماهیت علم و چگونگی حصول شناخت آن میپردازد.شناختشناسی در جستوجوی دانش یک علم بوده و اعتبار و ارزش آن را بررسی میکند.در شناختشناسی به شناخت انواع معرفت انسانی و مبادی آن پرداخته میشود و ملاک و معیار هر شناختی مورد بررسی قرار میگیرد. در این مقاله سعی شده است با ارایه تعریفی از شناختشناسی و بررسی سیر تطور آن در دورههای مختلف تاریخی،به تجزیه و تحلیل آن در علم مدیریت و سازمان پرداخته و مبنای شناختشناسی سازمان و مبانی شناختی بعضی از نظریهپردازان علم مدیریت و سازمان معرفی گردد.
خلاصه ماشینی:
"آنها معتقداند در شناخت انسان،دستگاه عصبی و شیء خارجی باهم بهطور اشتراکی نقش ایفا میکنند؛به این معنا که شیء خارجی بر قوای ادراکی اثر میگذارد و از آن طرف،قوای ادراکی علاوه بر اینکه اثر میپذیرد،اثربخش نیز بوده و از خود عکس العمل نشان میدهد،در نتیجه،ادراکی که حاصل میشود علانه بر اینکه متأثر از خارج است،با ساختار دستگاه ادراکی هم سازگار بوده و آنگونه است که طبیعت دستگاه عصبی آن را ایجاب میکند و حقیقت، معلول همین برخورد و تأثیر متقابل عالم خارج با دستگاه ادراکی است(نظریه برخی از نسبیون)(ابراهیمیان،1372،ص 213).
دو تفاوت مهم آن با رویکرد نوین عبارت است از: 1-دیدگاه نوین برپایه تحلیل و توصیف بنا نهاده شده است و از این طریق به شناخت سازمان میپردازد و چون در تحلیل موضوعات به منظور شناسایی باید خرد شود،دید خرد و تخصصی مانع داشتن یک دیدگاه کلی و جامع میشود؛درحالیکه دیدگاه فرانوین تأکید بر ترکیب و طرح سازمان دارد و همین نکته ایجاب میکند تا محقق در این زمینه از دیدگاه کلی و فراگیر برخوردار باشد.
البته این به آن معنا نیست که از علوم طبیعی در شناخت انسان استفاده نمیشود،بلکه در پدیدارشناسی موضوع دو بخشی بودن انسان و اینکه انسان دارای یک بخش کاملا فیزیکی(قابل بررسی مانند هر عضو فیزیکی)و یک بخش روانی و ذهنی(غیر قابل مشاهده و آزمایش عینی)است مردود شمرده شده است(الوانی،همان،ص 13).
با استفاده از این نظریه سازمانها به مثابه سیستمهای فعالیت در نظر گرفته میشوند، زیرا: 1-افراد در سازمانها فقط فکر نمیکنند،بلکه در مجموعههای کاری بهطور جمعی و گروهی عمل میکنند؛2-فرهنگ و اندیشه انسانی باهم در ارتباط مستقیم میباشند؛ 3-سازمانها با مشارکت فعال انسانها حیات و دوام پیدا میکنند؛4-سازمانها مجموعهای از فعالیتهای مشابه و متفاوت هستند که بهطور طبیعی در آنها تضاد وجود دارد."