چکیده:
حق بر تعلیم و تربیت،به رغم تردیدهائی که در حق بودن آن وجود دارد،همواره یکی از"مهمترین" حقوق بشری به شمار میرفته و اغلب اسناد حقوق بشری،بر چنین حقی اذعان داشته و آن را در زمرهء حقوق"بنیادین" افراد و علی الخصوص کودکان میدانند.این اسناد تقریبا بالاتفاق حق تقدم در اعمال این حق و تعیین نوع آن را برعهدهء والدین نهاده در این مختصر،سعی داریم تا نخست به بررسی این پرسش که آیا به لحاظ هنجاری تعلیم و تربیت امری اجباری است یا اختیاری پرداخته و در گام بعدی،به بررسی این سؤال حائز اهمیت بپردازیم که کدامین نهاد بایستی متکفل امر تعلیم و تربیت کودکان باشد.به لحاظ متودولوژیک،ابتدا نگاهی خواهیم داشت به اسناد بینالمللی حقوق بشر و نیز نظام حقوق تعلیم و تربیت در چند کشور،تا بتوانیم پیشفرضهای بعضا مناقشهآمیز آنها را مورد شناسائی قرار داده و آنها را به چالش فرا خوانیم.در ادامه به بررسی نظریات عمدهء اندیشمندان فلسفه تعلیم و تربیت و حقوقدانان در این زمینه پرداخته شده و پس از تحلیل و نقد مختصر آنها،سعی بر این خواهد بود تا با نگاهی غیر جانبدارانه و با تحلیلی فلسفی-حقوقی در این زمینه به قضاوت بنشینیم.
خلاصه ماشینی:
"(2)-در این مقاله هر چا از عبارت"تعلیم و تربیت"استفاده شده است،دقیقا( Education )مد نظر میباشد.
کودکان است،البته لازم به ذکر است که در خصوص این امر اجماع کلی وجود دارد که تعلیم و تربیت به نفع
کودکان است،مسأله اما این است که تعلیم و تربیت مطلوب چیست و باید در پی چه چیزی باشد،که در اینجا
(48)-قانون تأسیس مدارس غیر انتفاعی،؟،؟،ماده 1 با نگاهی اجمالی به نظام حقوقی تعلیم و تربیت در این سه کشور،ملاحظه میگردد که در آنها کودک مجبور
عدهای نیز برای توجیه این امر که حق تقدم در تعلیم و تربیت در دست والدین است،مبادرت به توجیه آن از
والدین در صدد مصادره به مطلوب است،به این صورت که با اختصاص دادن تعلیم و تربیت کودکان به والدین،که
کودکان آنها میدانند،به این صورت که آزادی تعلیم و تربیت فرزندان،ادامهء آزادیهای مذهبی و فرهنگی
(70)-آقای ویلمر در این زمینه اهداف چندی را برای دخالت دولت در تعلیم و تربیت مدنظر قرار میدهد که یکی از آنها دخالت دولت به
البته لازم به ذکر است که تلاشهائی در زمینه ایجاد نظام تعلیم و تربیت نوین صورت گرفته بود که از جمله
Building in Reza Shah?s Iran,in Journal of Church and State,82,2003 سومین استدلالی که دولتگرایان در مقابل طرفداران واگذاری تعلیم و تربیت به خانواده مطرح میکنند،در
است از این منظر به وجود آید گرفته شود،این عقیده که دولت بایستی برای رفع نابرابری برای افراد محروم در زندگی جامعه دخالت کند و
وجود دارد؛دولت ممکن است تعلیم و تربیت را براساس جاودانهسازی یا پایدارسازی سیستم خود(یعنی دولت)"