چکیده:
جهان امروز بیتردید ویژگیهای خاصی دارد که عمدهترین آنها عبارتند از:تغییرات پرشتاب،جابهجایی شدید در قدرت،پیچیدگی فزآینده،رقابت روزافزون و افزایش شدید تولید دانش.این موارد باعث شدهاند که هیئت مدیره سازمانها هرچه بیشتر در معرض خطر قرار بگیرند و یافتن راهحل به عنوان دغدغه فکری همیشگی برای مدیران سازمانها مطرح باشد.آنان باید تلاش کنند تا بیش از دیگران محصول یا خدمات مورد نظر مشتری خود را با تمام ویژگیهای مورد نظر او ارائه دهند.از سوی دیگر،آنچه که سازمانها به عنوان مزیت رقابتی در مقابل سایر رقبا برای خود در نظر میگیرند.به سرعت توسط دیگران تقلید شده و از اهمیت آن کاسته میشود.لذا مدیران و سازمانها دیگر نمیتوانند با ساختار و روشهای متداول ادامه حیات دهند.آنان مجبورند که به سوی تحول،تغییر ساختار و روشها و به عبارتی،تحول سازمانی روی بیاورند،چرا که سازمان با تغییر و تحول میتواند در مقابل رقبا و محیط پرشتاب بیرونی مقاومت کند.سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی باز که به طور دائم با محیط خود در تعامل است،عمل میکند و آنچه که در مسیر تحول سازمانی میتواند بسیار مهم و پراهمیت تلقی شود و موفقیت تغییر و تحول را میسر کند،وجود نیروی انسانی خلاق،نوآور و کارآفرین است.یک سازمان با وجود چنین افرادی میتواند خود را به عنوان یک سازمان کارآفرین و پیشرو معرفی کند.سازمان باید عوامل زمینهسازی مانند حمایت مدیریت،تفکر استراتژیک کارآفرینی،ساختار مناسب کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینی و همچنین بسترهایی مناسب مانند:سبک رهبری مناسب،کار تیمی،تصمیمگیری درست،بهرهگیری از تکنولوژی اطلاعاتی مناسب،بها دادن به آموزش و یادگیری و...را در خود فراهم آورده یا به وجود آورد تا کارآفرینان سازمان از طریق تخریب خلاق باورها و روشهای موجود در فرآیندها و محصولات کهنه،روشها،فرآیندها،محصولات و خدمات جدیدی به وجود آورند که زمینهساز تحول و توسعه سازمان و جامعه باشد.
خلاصه ماشینی:
"سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی باز که به طور دائم با محیط خود در تعامل است،عمل میکند و آنچه که در مسیر تحول سازمانی میتواند بسیار مهم و پراهمیت تلقی شود و موفقیت تغییر و تحول را میسر کند،وجود نیروی انسانی خلاق،نوآور و کارآفرین است.
با کمی تأمل میتوان به اهمیت تغییر و تحول سازمانی در دنیای امروزی که به«عصر دانش»معروف است و دانش و اطلاعات به عنوان منبع استراتژیک مطرح است پی برد و در این میان نقش کارآفرینی در سازمانها نیز به مراتب بارزتر و پررنگتر است.
مدیریت تحول سازمان هزاره سوم: صاحبنظران،محیط کنونی را متلاطم ارزیابی میکنند و بر این باورند که سازمانها و کارکنان باید بتوانند به سهولت خود را با تحولات مستمر و تلاطمهای محیط جدید کار تطبیق دهند.
آنچه در شرایط کنونی صنعت ضرورت آن بیش از پیش احساس میشود،پرداختن به این مقوله اساسی، یعنی«کارآفرینی»است،زیرا مسلما کارآفرینان با توجه به خصوصیات ممتاز و برجسته خود قادرند در چنین شرایطی،علاوه بر فراهم کردن منابع لازم برای ایجاد رشد و توسعه در زمینههای تولید و منابع انسانی،اشتغال و کسبوکار جدید ایجاد کرده و با نوآوری صنعتی بر توسعه دامنه محصولات و خدمات بیفزایند.
همان طور که در این مقاله اشاره شد،در هر کشوری،برای دست یافتن به کارآفرینی سازمانی، ابتدا باید در سازمانهای مختلف ضمن فراهم کردن بسترهای لازم کارآفرینی سازمانی،افراد شایستهای را به عنوان کارآفرینان سازمانی تربیت کرد؛چرا که این کارآفرینان سازمانی هستند که با خصوصیات ذاتی و اکتسابی خود دست به کارهایی نو زده و باعث کارآفرینی سازمانی میشوند و این نیز میتواند سازمانها را در مقابل تغییرات و تحولات روزمره بیمه کند و در این حالت است که موفقیت تحول سازمانی و مدیریت آن به چشم میخورد."