چکیده:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که اساساً تشکیل حکومت اسلامی از حیث اخلاقی اهمیت داشته و مبنای چنین حکومتی، اصول اخلاقی است. در این نوشتار از برخی مبانی اخلاقی از قبیل ضرورت تعالی نفس انسانی و مسئولیتپذیری اخلاقی و همچنین انگیزش اخلاقی برای ضرورت شکلگیری حاکمیّت اسلامی سخن گفته میشود. البته ضرورت شناخت این مبانی در گام نخست مبتنی بر این است که از وضعیت نابهسامان اخلاقی و اجتماعی جامعه دینی آگاه شده و از آن وضعیتهای نابهسامان ناخوشایند باشیم. در نوشتار حاضر تلاش میشود پیوند وثیق بین اخلاقی زیستن و حکومت اسلامی تدقیق شود.
The main problem of the current research is that the formation of Islamic government is important from the moral point of view and the basis of such a government is moral principles. This article talks about some moral foundations such as the necessity of human self-exaltation and moral responsibility, as well as moral motivation for the necessity of forming Islamic sovereignty. Of course, the necessity of knowing these basics in the first step is based on being aware of the disordered moral and social situation of the religious society and being unhappy about those disordered situations. In this article, an attempt is made to verify the bond between ethical living and Islamic government.
خلاصه ماشینی:
غایت حکومت اسلامی نیز این است که ساز و کاری برای نائل آمدن به اهداف متعالی یعنی قرب الهی و سعادت قصوی و برونرفت از نابههنجاریهای اخلاقی انسان در جامعه دینی حاصل شود.
در واقع تحقّق حکومت اسلامی با غلبه جنبههای فطری افراد جامعه از قبیل کمالگرایی بر دیگر جنبهها یعنی ادراک معقولات و ذات باریتعالی و لقای او است و البته حرکت انسان به سوی این سعادت حقیقی میتواند به طور تشکیکی با عالیترین مراتب وجود داشته باشد و نفس انسانی میتواند عالیترین مرتبه را برای خود کشف نماید به این صورت که از معارف عقلی برخوردار بوده و معقولات و مفارقات عقلیه و حقیقت ربوبی را ادراک کند.
جکومت اسلامی و عصر ظهور _ به عنوان نماد کامل حکومت اسلامی _ نیز زمان تحقق کمال نهایی و مطلوب اخلاقی است و انسان باید برای تحقّق و رسیدن به آن کمال، پویا باشد و در جهت اصلاحات اخلاقی جامعه حرکت کند و چنین جامعهای را به کمال اخلاقی خود نزدیکتر سازد.
The political hypocrisy of the properties in the apostasy of the common people and its effect on the inefficiency of the religious government Asiyeh akhond Qoroqi 1 Dr. Seyyed Mohammad Mirhashemi 2 Abstract Hypocrisy is a phenomenon that has been mentioned in religious teachings as well as its consequences at different levels.