چکیده:
زمینه و هدف: آثار شاعران عصر صفوی بدلیل پیوستگی با توده مردم، آیینۀ تمام نمای اوضاع اجتماعی این عصر است. با جدایی شاعران از دربار در عهد صفویان و پیوستن آنان به دیگر شهروندان، موضوع شعر این گویندگان نیز تغییر یافت و از آن پس استعداد شعری اینان درجهت بیان آداب و رسوم و باورهای اجتماعی شهروندان عادی ایران به کار گرفته شد. این جستار بر آن است با بررسی اشعار شاعران این عهد، به این پرسش پاسخ دهد که کدام باورها و عقاید و آداب اجتماعی خرافی، بیشتر ذهن شهروندان این روزگار را به خود مشغول داشته و انعکاس این امور در نزد شاعران تا چه اندازه بوده است؟
روش مطالعه: روش پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که باورها و عقاید خرافی مانند اعتقاد به چشمزخم و تاثیر ستارگان و سیارات بر حال و سرنوشت انسانها و روی آوردن به شیوه های مختلف دفع چشمزخم، همچنین انواع سحر و جادوگری و پناه بردن به رمالان و فالگیران برای در امان ماندن از آسیب چشم شور و رهایی از طالع شوم نه تنها زندگی مردم را تحتتاثیر قرار داده، بلکه قلب و روح پادشاهان این مملکت را نیز تسخیر نموده است و کثرت این مضامین در دواوین شعرای این عهد دلیلی آشکار بر این مدعا است.
نتیجه گیری: اشارۀ این شاعران به باورهای خرافی و عامیانه در این دوره حاکی از آن است که این باورها در تمامی امور مذهبی، سیاسی و اجتماعی این عصر گسترش پیدا کرده است. در این راستا نقش پادشاهان و حاکمان صفوی را نباید در این واقعیت نادیده گرفت؛ چراکه اعتقاد آنها به این امور موجب شده بود تا حدی با این خرافات درگیر باشند؛ تا جایی که هرکدام منجم مخصوصی به همراه خود داشتند تا سعد و نحس بودن انجام امور سیاسی و اجتماعی را برای آنان بیان کنند.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: The works of Safavid era poets are a full-view mirror of the social situation of this era due to their connection with the mass of people. With the separation of the poets from the court during the Safavid era and their joining other citizens, the subject of these poets' poetry also changed, and after that their poetic talent was used to express the customs and social beliefs of ordinary citizens of Iran. This essay aims to answer the question by examining the poems of the poets of this era, which superstitious beliefs, opinions and social customs have occupied the minds of the citizens of this time and to what extent have these things been reflected in the eyes of the poets?
METHODOLOGY: The method of the present research is descriptive-analytical and the method of collecting information is documentary (library).
FINDINGS: The findings of the research indicate that superstitious beliefs and opinions such as believing in eye sores and the influence of stars and planets on the condition and fate of people and turning to different ways to get rid of eye sores, as well as all kinds of magic and witchcraft and seeking refuge in soothsayers and soothsayers for Avoiding the damage of the evil eye and getting rid of the bad horoscope has not only affected people's lives, but also captured the hearts and souls of the kings of this country, and the abundance of these themes in the poems of the poets of this era is a clear proof of this claim.
CONCLUSION: The reference of these poets to superstitious and popular beliefs in this period indicates that these beliefs have spread in all religious, political and social affairs of this era. In this regard, the role of Safavid kings and rulers should not be ignored in this reality; Because their belief in these things had caused them to be involved with these superstitions to some extent; To the extent that each of them had a special astrologer with them to tell them the joys and sorrows of doing political and social affairs.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس ، با توجه به اينکه تاکنون پژوهش جامعي درخصوص اهميت و انعکاس باورهاي خرافي و عاميانۀ شهروندان عصر صفوي در شعر شاعران اين دوره صورت نگرفته است و تنها کوششهايي درجهت بيان نمونه هايي از اين اعتقادات ، بويژه در ديوان صائب تبريزي بعنوان مشهورترين شاعر اين روزگار، انجام شده است که ميتوان به اثر خدابخش اسداللهي (١٣٨٨) با عنوان «چشم زخم در اشعار صائب » و يا پژوهش مريم شيري (١٣٨٧) با عنوان «بررسي و تحليل مقايسه اي فرهنگ عامه در ديوان عرفي شيرازي و کليم کاشاني» اشاره نمود؛ لذا در اين پژوهش تلاش شده است تا بطور خاص و ويژه به انعکاس اين باورها و عقايد در دواوين شعراي اين دوره پرداخته شود و نمونه هايي بيشتري از اين باورها مانند اعتقاد به سحر و جادو جهت درمان بيماريها و رسيدن به آرزوهاي غيرممکن و دست نيافتني، چشم زخم و شيوه هاي مختلف دفع آن ، عقيده به تأثير ستارگان در سرنوشت بشر و اعتقاد به رمالي و فالگيري که در شعر گويندگان عصر صفوي به مقدار زياد انعکاس يافته است ، مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد.
(ديوان نظيري، غزل ٢٨١) شيوه هاي دفع چشم زخم : در اين روزگار عوام براي دفع چشم زخم ، دست به کارهاي عجيب و غريبي ميزدند که از جملۀ آنها بيان الفاظي چون چشم بد دور، بترکد چشم حسود، خواندن ان يکاد، انداختن آب دهان بر زمين ، دود کردن اسفند و کندر، ريختن نمک روي آتش ، نشستن روي کودکان و نيل کشيدن بر پيشاني آنها و همچنين استفاده از دعا و حرز و تعويذ را ميتوان نام برد که بسياري از همين اعمال دستمايۀ سرايش اشعار نغزي در اين دوره شده است .