چکیده:
کشاورزی یکی از کهن ترین و بنیادیترین فعالیتهای زیستی اجتماعی بشر بوده و افزون بر آنکه موجبات گشایش و آسایش معاش او را فراهم می آورده، در شکل گیری و ظهور پدیده های مهم دیگری، از جمله شهرنشینی، دادوستد و بازرگانی نیز تاثیرات بسزایی داشته است. همچنین اهمیت کشت و زرع در باورهای عامه اقوامی که بیشتر از این راه امرار معاش مینمودهاند، چنان بوده که باعث شده در تمام مراحل کشاورزی- کاشت، داشت و برداشت- تعدادی باور و آیین به وجود آید که معموال صبغهای اساطیری دارند. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسشهاست: فرهنگ زراعی اقوام ایرانی- خاصه قوم لر- با اسطوره ها چه ارتباط و نسبتهایی با یکدیگر دارند؟ نمودهای اساطیری این آیین کدامند و چگونه میتوان آنها را رمزگردانی کرد؟ نتایج حاصل از این مقاله نشان داده است که ارتباط تنگاتنگی میان فرهنگ زراعی قوم لر و اسطوره ها وجود دارد. ر اشکستن و آهن بر خرمن زدن چنانکه برای نمونه، دو مورد از نمادهای اساطیری این آیین - ب - شرح داده شد و این نمودها و نسبتها ارتباط فرهنگ زراعی با اساطیر را روشن ساخته است. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی - تحلیلی بوده؛ شیوه گردآوری اطالعات تحقیق بر پایه منابع کتابخانه ای بوده است. البته ذکر این نکته ضرورت دارد که در بخشهایی از متن منبعی برای محتوای ارایه شده بیان نشده به دلیل آنکه برخی مطالب مقاله برای نخستین بار به نگارش در آمده و پیش از آن در هیچ منبعی اشارهای به آنها نشده و حاصل پژوهشهای میدانیست.
خلاصه ماشینی:
پيشينة پژوهش تاکنون در مورد باورها و آيين هاي کشاورزي مقالات و کتب متعددي نگارش شده است ، اما آن دست مقاله ها و کتاب هايي که منحصرا به آيين هاي برداشت محصولات کشاورزي، به خصوص در جنوب غرب ايران و قوم لر پرداخته باشند، معدودند، اما مهم ترين آنها عبارتند از: مقالة سجادپور و جمالي (١٣٨٨) با عنوان «باورهاي عامه دربارة گردآوري گندم در استان هاي غربي ايران »؛ مقالة قره داغي (١٣٨٧) با عنوان «آيين برداشت (درو) گندم در چنگيز قلعة بيجار گروس کردستان » که در مقالة نخست به اشاره به اسطورة جان پنداري غلات پرداخته و مقالة دوم بر اساس مشاهدات ميداني نويسنده ، بدون اشارات اساطيري، به ذکر رويدادها اکتفا نموده و يک تحقيق مردم نگاري است .
ِ اما آنچه به صورت مشترک بين مردم اين ناحيه ، در فرهنگ ياريگري برابري و نمونه هاي مشابه رواج دارد، به اين صورت است که بين کشاورزان اين اعتقاد وجود دارد که تعلل و درنگ در جمع آوري محصول ، بديمن است و باعث کم شدن رزق و روزي و گرفتار شدن خانواده به مصيبتي ميشود.
به طور کلي، چون در اين فرهنگ ، عدة زيادي به کمک فرد عقب افتاده ميرفتند و در درو به شدت عجله مي نمودند، طبعا مقدار زيادي از محصول حيف و ميل ميشد و گاه گندم هاي چيده نشده يا ريخته بر زمين از مقدار درو شده و به دست آمده بيشتر بود و عملا از دروي دسته جمعي سودي حاصل نميشد.