چکیده:
بهطور عام در سنت خاندان و حاکمیت صفوی، تعداد زیادی از سابقین این خاندان با عنوان مشایخ صفوی، از شیخ صفی تا شاهاسماعیل، از احترام ویژه و موقعیت قدیسگونهای برخوردار بودهاند، اما در میان اعضای این خاندان شیخ جعفر صفوی فرزند خواجهعلی، حالتی خاص و منحصر به فرد و استثنائی دارد. این عضو خاندان صفوی نه تنها در سنت تاریخی- روایی و خاندانی- حکومتی صفویان جایگاهی ندارد، بلکه بهطور واضح و بارزی کینهتوازنه مورد نفرت واقع شده بود. درحالیکه این شیخ صفوی تا حد زیادی مورد توجه حاکمیتهای معاصر بوده و از احترام فراوانی برخوردار بوده است. علاوه بر آن، منابع معاصر تیموری و ترکمانی نیز با لحنی مساعد و مناسب و با تکریم از وی یاد کردهاند. لذا در این میان تناقض خاصی وجود دارد. منابع صفوی با ابهام و اجمال فراوان و با اغراق و مبالغه، این موضعگیری خصمانه را در راستای امر تعیین جانشینی و مخالفت شیخ جعفر با جایگزینی جنید مطرح کردهاند که ضمن آن، با حرارت خاصی پای جهانشاه قراقویونلو را نیز به این ماجرا کشاندهاند؛ تا جایی که خروج جنید از اردبیل را به وی منتسب کردهاند. حال با توجه به این تناقضات و ابهامات، آیا ادعاهای منابع و سنت صفویان دربارۀ امر جانشینی و حقانیت جنید مبدأ و منشأیی دارد؟ آیا به راستی شیخ جعفر مرتکب رفتار ساختارشکنانهای در خاندان صفوی شده است؟ نگارندۀ این مقاله درصدد است ضمن بیان مقام و موقعیت این شیخ صفوی، چرایی و چگونگی مقابلۀ او با جنید و تبعات آن را مورد بررسی قرار دهد.
In general , as far as the tradition and dynasty of the safavids are concerned ,a large number of the ancestors of the dynasty under title of sheikh – from sheikh Safi to Shah Ismaeil – own a kind particular respect as well as specific sacred condition .Amid the member of this dynasty , Sheikh Jafar Safavi ,has got unique especial and exceptional characteristic though. None the less, this person has been ignored not only historical tradition, admissibility and in the safavids ,but the sources and traditions attributed to the safavids had also expressed hatred vengeance in an extremely obvious way toward him .Thus he had totally been rejected and ostracized by the dynasty while he was very respectful and special to the contemporary dynasties . this sources have talked about him with in this respect. Safavids have raised this hostile position with lot of vagueness and uncertainly against Sheikh Jafar because of his opposition toward the substitution lf the jonied through which they also pulled in Jahan shah in this issue very extremely. the abandonment of joined from Ardabil was attributed to Sheikh Jafar. Accordingly, whether the claims and traditions, of the Safavids regards the substitution of joined as well as his legitimacy are absolutely original ,is not clear yet .Has Sheikh Jafar indeed been involved in a conspiracy in the Safavid dynasty? this article attempt to clarify Sheikh Jafar opposition with joined and consequence he had incurred via expatiating the position and condition of the Sheikh Jafar then.
خلاصه ماشینی:
حال مسئله این است کـه چـرا در سنت مرسوم صفویان از این شیخ با لحنی نامناسب و بی وجه یاد می شد؟ این شیخ صفوی چـه جایگاهی درعصر خود داشته و در آن جایگاه بـه چـه اقـداماتی دسـت زده اسـت ؟ چرایـی و اختلاف او با جنید به چه عواملی باز می گشت ؟ چرا جنید نتوانست در برابر او مقاومت ورزد؟ قبل از پرداختن به موضوع ، باید خاطرنشان کرد که برای نوشتۀ پیش رو پیشینۀ تحقیق خاصی وجود ندارد، جز همان موارد عام وکلیشه ای منابع صفوی که بـا لحنـی خـصومت آمیـز بـه وی پرداخته اند و محققان معاصر نیز کم وبیش تا حد زیادی همان خـط و ربـط را ادامـه داده انـد و حتی گاهی از وی هم یادی نکرده اند.
حال باید پرسید که (براساس ادعای جانشین گزینی در خانـدان صـفوی ) بـا وجـود فـضل آشکار او بر ابراهیم ، علت عدم انتخابش به عنوان جانشین از سوی خواجه علـی ، یعنـی همـان جانشینی مرسوم و ادعایی خاندان صفوی که درواقع ، همان متولی بقعه و حفظ و پاسـداری از آن همه اموال و املاک بود، به چه عواملی بازمی گردد؟ علاوه بر آن ، در خاندان صفوی موضوع و قضیه از چه قرار بود که با وجود شیخ جعفر، ابراهیم ششمین پسر خود جنید (نه حتی دیگر فرزندان بزرگ تر) را به جانشینی برگزید؟ شاید واقعیت آن باشد که مورخان صفوی بـا هـدفی خاص درصدد ارائۀ سرگذشتنامه فرضی از صفویان بوده اند تا مسئلۀ جانشینی را با بزرگ نمایی مطرح کنند.