چکیده:
روشنایی بیهیچ گفتوگویی، مهمترین ایزد در اساطیر هندواروپاییان است و چرخۀ بستن و گشودن روشنایی و تاریکی، مهمترین مضمون در اساطیر این مردمان است. مردمان هندوایرانی نیز به سان دیگر هندواروپاییان، سرگذشت روشنایی را بنیاد اساطیر خویش نهادند. آفرینش، باروری، آبفزایی، پیروزی و دیگر اجزای هستی در باورهای آنان، اجراهای دیگرگون اسطورۀ روشنایی است. ایزد روشنایی در اساطیر ژاپنی نیز جایگاهی بنیادین دارد. آماتراسو، ایزدبانوی روشنایی در ژاپن، بهسان ایزدان روشنایی آریایی، ایزد باروری و مایۀ خرّمی کشتزارهاست و خاندان پادشاهی از نژاد اویند. داستان زندگانی او نیز توسعهیافتۀ چرخۀ بستن و گشودن روشنایی و تاریکی است و مشترکات سرگذشت او با اسطورۀ ایزدان روشنایی هندوایرانی، بیش از آن است که اتفاقی انگاشته شود. پیش از این، جوانبی از ورود و تاثیر اساطیر آریایی به فرهنگ ژاپن، کاویده و معرفی شده است و در این مقاله نیز با روش توصیفی ـ تحلیلی، مشترکات اساطیر ایرانی و هندوایرانی با اساطیر ژاپنی در حوزۀ ایزدان روشنایی بازنموده میشود. نتایج این بررسی، گویای آن است که با توجّه به پیشینۀ تاثیر فرهنگ ایرانی بر فرهنگ ژاپنی، اسطورۀ آماتراسو در باورهای ژاپنی، ریشۀ هندوایرانی دارد. نیز قرنها پس از ورود این اسطوره به فرهنگ ژاپن، همزمان با موج تازۀ ورود عناصر ایرانی به ژاپن در نیمۀ قرن هفتم میلادی، امپراتوران ژاپن با الگوگیری از نظریۀ تبار ایزدی شاهان ایرانی، اسطورۀ آماتراسو را برای تبیین تبار ایزدی خویش به کار گرفتند.
Brightness is certainly the most significant god in the Indo European mythology, and the cycle of opening and closing of day is the main theme in the mythology of this people. Indo Iranian people have also based their myths upon the nature of light. Creation, fertility, abundance of water, victory, and other components of life in their beliefs are different manifestation of the brightness myth. Likewise in Japanese culture god of brightness plays a central role. Amaterasu, goddess of light is also responsible for abundance and fertility of pastures and the imperial dynasty comes from the same race. Her life story is the expansion of day and night cycle and resemblance of her life history with that of Indo Iranian people are far more than it could be assumed accidental. Beforehand instances of the influence of Arian myths over Japanese culture were studied and introduced. This article has made use of descriptive analytic method to represent common features of Iranian and Indo Iranian myths with the Japanese counterpart in terms of brightness Gods. The results obtained show that Amaterasu myth according to Japanese beliefs has its roots in Indo Iranian culture considering the historical influence of Persian culture over the Japanese one. Also centuries after the first entry of this myth to Japan in the second half of the seventh century AD, at the same time that cultural features of Iranians began to penetrate Japan Japanese emperors followed the example of Iranian kings who have long before established kinship to God. They used Amaterasu myth to legitimize their sovereignty.
خلاصه ماشینی:
هرچند که ایزدان روشنایی در باورهای هندواروپایی به ویژه در فرهنگ هندوایرانیان ، بسیارند و خویش کاریهای متنوع دارند، مطابق باور میرچا الیاده و کلود لوی استراوس که اسطوره های اقوام هم تبار را برآمده از اسطوره هایی دیرینه تر و مشترک در عصر نیای آن اقوام میدانند (الیاده ، ١٣٦٢: ١٤؛ لوی استراوس ،١٣٨٠: ١-٦٢)، میتوان کهن روایتی یک تا و یک پارچه را در ورای روایات متعدد و متنوع ایزدان روشنایی هندواروپایی بازجست و با به هم درپیوستن خویش کاریها و اوصاف ایزدان متعدد روشنایی، بدان کهن روایت یک تا و یک پارچه دست یافت که بر اساس آن ، ایزد روشنایی در نزد هندواروپاییان ، آفریدگار هستی و پروردگار آن است و شاهان راستین ، از تبار اویند و این ایزد، مستقیما یا به واسطۀ فرزندان زمینی خویش ، مرگ را از آفریدگان بازمیدارد، مرزها را از دشمنان میپاید، آب میفزاید، کشت زارها و چراگاه ها را خرم میدارد و همۀ نیکیها و خوبیهای هستی از اوست .
اوج اسطورۀ آماتراسو در چرخۀ بستن و گشودن روشنایی و تاریکی و حکومت یافتن تیرگی و مصائب بر زمین و آسمان و سپس طلوع دوبارۀ آماتراسو از غار است (همان : ٥٧-٥٩) که در روایات ایزدان و ایزدمردمان روشنایی هندوایرانی از قبیل میترا، جم ، کیومرث و فریدون ، یک پارچه یا بخش شده ، صریح یا استعاری، دیده میشود.
اساس نظریۀ سیاسی ساسانیان برای اثبات مشروعیت ایزدی پادشاهیشان ، تکیه بر توارث از انسانی ازلی از تبار ایزد- خورشید - زر است که در اساطیر خاص ایرانی به صورت کیومرث و در اساطیر هندوایرانی به صورت جم / یمه نمود مییابد و در باورهای دیگر مردمان هندوایرانی و هندواروپایی از قبیل سکاها نیز به صورت ایزدان و ایزدمردمان روشنایی تکرار میشود (واشقانی فراهانی، ١٣٩٥).