چکیده:
شاهنامۀ فردوسی را میتوان به عنوان یکی از منابع ارزشمند در مورد آداب، رسوم و آیینهای مختلف جوامع کهن ساکن در سرزمینمان به شمار آورد. یکی از این آیینها، مراسمی است که پیرامون مرگ شاهان و پهلوانان بزرگ در مورد آنها سخن به میان آمده است. بر اساس پژوهش های انجام گرفته، از آنجایی که برخی از پهلوانان و شاهانی که فردوسی در مورد آنها سخن به میان آورده، از تیرۀ اقوام سکایی بودند، بر همین اساس، در این پژوهش با توجه به اشاراتی که در مورد مرگ این پهلوانان و شاهان صورت گرفته، به بررسی تطبیقی چگونگی تدفین این افراد با نمونه ای نادر و نویافته از اینگونه تدفینها در ایران پرداخته شده است. تدفینهای اقوام سکایی گورستان خرمآبـاد مشگین شهر استان اردبیل که به تازگی مورد کاوش علمی باستان شناسان قرار گرفته است، تا حدودی بسیار با سرودههای فردوسی در مورد تدفین پهلوانان سکایی مطابقت دارد. چگونگی برپایی آرامگاه های باشکوه پهلوانان سکایی که فردوسی آنها را توصیف نموده است، میتوان با یـافتههای گورهای سلطنتی گورستان خرم آبـاد مشگین شهر متصوّر شد. در هر دو زمینه، در کنار ویژگی آرامگاهها، به وجود اسب در کنار افراد مدفون اهمیتی ویژه داده شده است.
Shahnameh Ferdowsi is considered as one of the most invaluable sources regarding the customs, traditions, and rituals of different ancient societies living in our land. One of these rituals one comes across in Shahnameh is a ritual surrounding the death of kings and great heroes, and since some of these figures belonged to Scythian race it is the purpose of this article to compare their manner of burial with the actual interment rite performed in Iran using rare example of burial remains uncovered by archeologists in the recent excavation as evidence. According to the researches done it has been established that the burial ceremony carried out by Scythian people in Khoram Abad cemetery in Meshkin shahr to a large extent corresponds with Ferdowsi’s composition regarding burial rituals conducted for Scythian heroes. Ferdowsi’s description of how glorious tombs were erected for Scythian heroes could well represent what is found in imperial coffins in Khoram Abad cemetery in Ardabil. In both cases the existence of horse near the corpses were greatly emphasized.
خلاصه ماشینی:
سکاها با تاریخ و فرهنگ ایرانی پیوندی ناگسستنی دارند چنان که در شاهنامۀ فردوسی به ویژه در داستان های مربوط به رستم و خاندان او که به باور اکثر پژوهش گران ریشه در قوم سکایی دارند، شواهدی متعدد وجود دارد که حاکی از این پیوند است (٢٣ :١٩٨١ ,Morrison et al؛ طاهری، ١٣٩١؛ کاظم زاده ، ١٣٨٨؛ صفاری و هم کاران ، ١٣٨٩؛ قبادی و صدیقی، ١٣٨٥).
یکی از ویژگیهای بارز فرهنگ اقوام سکایی، تدفین های باشکوه و اعجاب انگیز آن ها است که نشانه هایی از آن ها را فردوسی توصیف نموده است و نه تنها به واسطۀ مطالعات باستان شناسی قابل اثبات است (در بخش بعدی نمونه ای از این تدفین ها و ویژگی آن ها آورده شده است ) بل که با منابع تاریخی از جمله تاریخ هرودوت نیز هم خوانی دارد (IV :٢٠٠٩ ,Herodotus).
با توجه به این واقعیات تاریخی، برخی احتمال داده اند که خاندان سام ، زال و رستم مذکور در شاهنامۀ فردوسی در واقع همان سکاهای سکنی گزیده در جنوب شرق فلات ایران هستند (رامسکوویچ ، ١٣٦٢: ١٩١) و افسانه های آنان دربارۀ زال و رستم با اساطیر کیانی و اشکانی در هم آمیخته است ؛ چنان که بخش اساسی حماسۀ ملی ایران به شرح جان فشانیهای خاندان زال در تثبیت ملیت ایرانی در مقابل دیگر قوم سکایی رقیب (ماساژت ها یا همان تورانیان ) اختصاص دارد (فرای، ١٣٧٧: ٣٠٠-٢٩٩).
M Prokhorov (ed), Vol. 6, New York & London: Collier Macmillan Publishers.