چکیده:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هویت شغلی و تحول سازمانی در کارکنان بانک سپه استان آذربایجان غربی انجام
پذیرفته است. برای این منظور هویت شغلی براساس نظریه دیلاس و تحول سازمانی براساس نظریه جان گاتر و پیتر دراکر
تعریف و در این راستا یک فرضیه اصلی و پنچ فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان بانک
سپه استان آذربایجان غربی میباشد که حجم کامل آن ۵۲۴ نفر است. حجم نمونه آماری براساس رابطه کوکران ۱۷۷ نفر برآورد
و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده است. برای جمعآوری اطلاعات از نمونه آماری و به منظور پاسخگویی به
سوّالات تحقیقی حاضرء از پرسشنامههایی که با توجه به متغیرهای تحقیق و عملیاتی نمودن آنها تنظیم شده. استفاده گردیده
که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن, در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادههای آماری از
روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای طبقه بندی, تلخیص و توصیف دادههای آماری
از روش آماری توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمونهای کلموگروف اسمیرنف. ۲ پیرسون و
رگرسیون تک متغیره استفاده گردیده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که بین هویتشغلی و تحول سازمانی رابطه مثبت و
معناداری وجود دارد و هویت شغلی به تنهایی میتواند ۵ درصد از تغییرات تحول سازمانی را تبیین نماید. همچنین بین هویت
موفق و تحول سازمانی نیز رابطه معناداری وجود دارد و هویت موفق ۲۷ درصد از تغییرات تحول سازمانی را تبیین کند و بین
هوبت زودرس و تحول سازمانی هم رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و هوبت زودرس ۱۳ درصد از تغییرات تحول سازمانی را
تبیین کند. اما بین هوبت دبررس و تحول سازمانی و بین هویت مغشوش- شانس و تحول هوبت مغشوش- مغشوش
و تحول سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد.