چکیده:
نگارنده این نوشتار، بر آن است که هر چند گذرا، به بررسی و تبیین سیره اقتصادی پیامبر اکرم,بپردازد تا از این طریق به دیگران ثابت کند که پیامبر اکرم, در چهارده قرن پیش، دارای نظام اقتصادی خاص، و سازمان یافته بوده و از اصول و روشی، پیروی مینموده است که این اصول و روش، میتواند الگوی تمامی جوامع بشری قرار گیرد و بشریت را به سوی کمال هدایت کند.
یکی از اهداف اجتماعی بعثت انبیا، زندگی کردن مردم در سایة عدل است، تا آنها بتوانند خدا را پرستش نمایند و احکام او را اجرا کنند. در زمان جاهلیت، اکثر مردم در تنگدستی و محرومیت زندگی می کردند و گروهی، نیز از راه های نامشروع؛ مانند ربا، هجوم، چپاول، اجاره زنان و کنیزان، قمار، بخت آزمایی، استیسار، کم فروشی و ...، کسب درآمد می کردند.
بر این اساس پیامبر گرامی اسلام, با این جریان ویرانگر، وارد مبارزه همه جانبه شد و آیین اقتصادی اسلام را برای مردم تبیین نمود و با استفاده از قدرت حکومت اسلامی آنها را مورد اجرا قرار داد.
وی با تعلیم آیین اقتصادی اسلام، انگیزه های صحیح اقتصادی را جایگزین انگیزه های غلط جاهلی نمود و طی دو مرحله، اقدامات موثری در راستای تحقق عدالت اقتصادی انجام داد:
در مرحله اوّل، آن حضرت کسب ثروت از راه های نامشروع را ممنوع نمود. در مرحلة دوم، پس از ممنوعیت کسب ثروت از راه های نامشروع، روشهای جدیدی را مطرح و جایگزین روشهای پیشین نمود که انفاق، مالیات اسلامی، مبارزه با بیکاری و ایجاد زمینة اشتغال، قراردادهای وفود، سازماندهی اقتصادی و اصلاح الگوی مصرف..، از آن جمله است..
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس پیامبر گرامی اسلام, با این جریان ویرانگر، وارد مبارزه همه جانبه شد و آیین اقتصادی اسلام را برای مردم تبیین نمود و با استفاده از قدرت حکومت اسلامی آنها را مورد اجرا قرار داد.
3. واگذاری املاک آباد یا بایر به مردم به منظور آباد نگه داشتن یا آباد کردن این املاک؛ پیامبر,برای ایجاد رفاه عمومی و عدالت اقتصادی، شیوه های مصرف را نیز مورد توجه قرار داد و بر تنظیم و کنترل مصرف مسلمانان تأکید داشت و توصیه رسول, در مصرف، اعتدال و کفاف بود.
"/> اگر در جامعه اسلامی، قوانین اسلام به طور صحیح اجرا شود، توحید به جای شرک؛ ارزشهای اسلامی به جای ارزشهای جاهلی؛ مسؤولیتپذیری به جای مسؤولیتگریزی؛ وسیله بودن ثروت برای کسب خیر به جای دزدی، غصب، تنبلی، غارت، فقر و هدف بودن ثروت؛ کمک به نیازمندان و آزادکردن بندگان به جای بهره کشی از مستضعفان و بردگی آنان؛ منافع اسلامی و انسانی به جای منافع قبیلهای؛ تلاش برای دست یابی به آیندة بهتر به جای رکود و حفظ وضع موجود؛ نبوت و رهبری الهی به جای شیخوخیت قبیلهای؛ اعتقاد به معاد به جای باور به آیندهای پوچ و عبث؛ کار و تولید و مالکیت و غنا به جای دزدی، غصب و تنبلی؛ فضایل اخلاقی به جای رذایل اخلاقی؛ حکومت جهانی به جای حکومت قبیلهای؛ اعتماد به جای بیاعتمادی؛ ایثار و عدل به جای غارت و ظلم خواهد نشست<FootNote No="581" Text=" گی روشه، تغییرات اجتماعی، ترجمه: دکتر منصور وثوقی، ص130."