چکیده:
قدرت سیاسی غوریان با دوران حکمرانی خاندان شنسبانیه شناخته شده است. این خاندان دستکم از سال 401تا612ق/1011تا1215م حکومت کردند و پسازآن نیز برای سالهای طولانی، بازماندگان آنها در شبهقارﮤ هند حکومت کردند. این بررسی پژوهشی توصیفیتحلیلی در حوزﮤ مطالعات تاریخی، کتابخانهای، است. هدف پژوهش نیز شناخت و ارزیابی عوامل طولانیبودن قدرت سیاسی و نظامی غوریان و دیرپایی استقرار سیاسی آنان در سرزمینهای شرقی خلافت اسلامی است. دستاوردهای پژوهش نشان میدهد این عوامل در وجوه مختلف و بهنوﺑﮥ خود هریک در پایداری طولانیمدت حکومت غوریان سهم داشتهاند. توان دفاعی و تهاجمی غوریان، موقعیت و گسترﮤ جغرافیایی، محبوبیت نسبی خاندان شنسبانی در میان غوریان، توان مالی و اقتصادی غوریان، اسلامآوردن غوریان، حمایت خلافت عباسی از غوریان، حکومت خانوادگی ﺳﻠﺴﻠﮥ غوریان، وجود مراکز چندگاﻧﮥ حکومت و اوضاع سیاسی پیرامونی از مهمترین این عوامل بودند.
The political power of Ghurids is recognized during the governance era of Shansabaneyah dynasty. They have ruled from 401 to 612 AH after which their successors ruled in Indian subcontinent for long years. The current study conducts a descriptive-analytical investigation in the field of historical literature in order to assess and evaluate the causes of longevity in political and military power of Ghurids and their political establishment in the eastern lands of the Islamic Caliphate. Results of this study demonstrated that these factors in turn contributed to the long-term sustainability Ghurids. Offensive and defensive power of Ghurids، geographic spread، the relative popularity of Shansabaneyah among Ghurids، financial and economic power of Ghurids، their conversion to Islam، the support from Abbasid Caliphate، the governance of the family، the presence of multiple centers and the circumstances surrounding were among the most important factors.
خلاصه ماشینی:
توان دفاعی و تهاجمی غوریان، موقعیت و گسترﮤ جغرافیایی، محبوبیت نسبی خاندان شنسبانی در میان غوریان، توان مالی و اقتصادی غوریان، اسلامآوردن غوریان، حمایت خلافت عباسی از غوریان، حکومت خانوادگی ﺳﻠﺴﻠﮥ غوریان، وجود مراکز چندگاﻧﮥ حکومت و اوضاع سیاسی پیرامونی از مهمترین این عوامل بودند.
براساس گزارشهای آمیخته به داستان جوزجانی (1363: 1/326)، تاریخ شروع حکومت خاندان شنسبانی غور تا دورﮤ هارونالرشید، خلیفه عباسی (حک: 170تا193ق/786تا809م)، به عقب بازمیگردد.
3. گستره جغرافیایی و توﺳﻌﮥ ارضی: گسترش قلمرو غوریان ازیکسو توانمندی بیشتر آنها را باعث شد و حذف یا تهدید قدرت آنان را برای دیگر حکومتها با مشکل مواجه کرد و ازسویدیگر، این امر در طولانیترکردن دوران حکومت غوریان مؤثر واقع شد.
حتی هنگامیکه بلخ و سپس در سال 612ق/1215م، غزنه به دست خوارزمشاهیان افتاد، بازماندگان غوری موفق شدند که حکومت غوریان را در بخشی دیگر از قلمرو غوریان، یعنی در هند، ادامه دهند.
صرفنظر از اینکه این گزارش تا چه حد واقعیت دارد، گزارشهای دیگر نشان میدهد که بزرگان و اشراف سیاسی و نظامی غور از استمرار حکومت در خاندان شنسبانی حمایت میکردند (جوزجانی، 1363: 1/353).
از دیگر ﺗﺄثیرات بارز این امر ارتباط غوریان با دستگاه خلافت عباسی بود که خود از عوامل دیرپایی حکومت این خاندان محسوب میشود.
در بررسی روابط غوریان با خلفای عباسی باید دو مرحله متفاوت را مدنظر قرار داد: در مرﺣﻠﮥ نخست که با قرون نخستین اسلامی و دورﮤ پیش از استقلال و اقتدار غوریان مقارن بود، به علتهایی همچون جدایی منطقه کوهستانی و صعبالعبور غور از حوزﮤ اصلی قلمرو خلافت عباسی، دستگاه خلیفه به این حکومت محلی توجه چندانی نمیکرد.