چکیده:
مقاله حاضر به مقایسه دو اثر مربوط به قرن هشتم می پردازد؛ هر دو اثر ترجمه ای هستند از یک اثر هندی به نام «سوکه سپتاتی» که داستان هایی در بیان معایب زنان است. این اثر، نخستین بار در آغاز قرن هشتم توسط «الثغری» ترجمه شد و «جواهرالاسمار» نام گرفت. چند سال بعد، ضیاء نخشبی، ویرایش دوم آن را که به «طوطی نامه» مشهور است، منتشر کرد. اصل داستان، مربوط به بازرگانی است که به سفری تجاری می رود و طوطی سخنگویی را که در خانه دارد، به مراقبت از زن خود می گمارد.چون زن بازرگان، در غیاب شوی، قصد دیدار با محبوب خود را دارد، طوطی ضمن نقل داستان هایی که پنجاه و دو شب به طول می انجامد، او را سرگرم می کند تا سرانجام شوهر از سفر باز می گردد و طوطی در باز داشتن بانوی خود از آن دیدار، کامروا می شود. مقاله حاضر به معرفی دو اثر مزبور و پدیدآورندگان آنها می پردازد. سپس وجوه مشابهت و مفارقت دو اثر را از جهت ظاهر و محتوا بر می شمارد و با مقایسه نثر آنها، این نکته را روشن می کند که نثر طوطی نامه به مراتب از جواهرالاسمار ساده تر است؛ هرچند یکدست نیست و در برخی موارد به دشواری می گراید.
The present article، compares two literary works of 8th century (A.H.). These two literary works، are a translation of an Indian one called "suka septati".This work was translated at the beginning of the 8th century (A.H.) by Alsaxry and named "Jawaher Al-Asmar". Some years later، Zia Nakshabi edited it which isknown as "Tootinameh". The main theme of the story is about a merchant who goes to a business trip and makes his parrot to take care of his wife at home during his trip. Since the wife of the merchant is going to go to his beloved man، the parrot، in the stories which lasts for fifty two days، entertains her till the husband comes back from the trip and the parrot becomes successful to prevent the woman from going there. This article represents two literary works and their authors. Then it shows their similarities and differences. With the comparison of the two proses، the article concludes that the prose of Jawaher Al-Asmar is more technical and difficult than Toohinameh، although Toohinameh doesn't have a cohesive prose and some parts are difficult to understand.
خلاصه ماشینی:
"(ص 205) 5-در هر دو اثر،گام پایانی،طلوع صبح است که فرصت را از بانو میگیرد: طوطینامه: -خجسته خواست تا همچنان کند،شب ترشروی در پرده شد و روز خوشخوی، جمال نمود و صبح،چهرۀ لمعانی بگشاد و رفتن او در توقف افتاد(نخشبی،1372، ص 404) جواهر الاسمار: -طوطی در اتمام این سخن بود که دهان صبح از کلمات او چون گل چمن از نسیم صبا بخندید و چهرۀ خورشید فلک،مانند روی ماه شکر بدرفشید(الثغری،1352، ص 279) 3-آوردن نصایح ضمن متن به شیوۀ داستانهای هندی،هر دو اثر،ضمن متن،نصایح مستقیمی را عرضه میکنند.
در ذیل به عنوان نمونه،تعدادی از این حکایات را که اختصاص به یکی از دو اثر دارد،ذکر میکنیم: چند نمونه از حکایتهایی که اختصاصا در جواهر الاسمار وجود دارد: -داستان مرد دمشقی و گنجکش(ص 93) -داستان مرد ژندهپوش و خارج شدن بادی از او(صص 102-103) -داستان پادشاه و زهر اژدها(ص 128) -داستان سرهنگ و زن مرد مرده(ص 202) -داستان دو دیو بیابانی(ص 309) -داستان دزدان و خانۀ منعم(ص 433) -داستان مودت زاغ و بط(ص 453) چند نمونه از حکایتهایی که اختصاصا در طوطینامه وجود دارند: -داستان بایزید بسطامی(صص 29-30) -داستان به خانۀ عمر نرفتن پیامبر(ص 37) -داستان مأمون و شرابخواری او(ص 69) -داستان مذکر(ص 70) -داستان حبذا و بشیر(ص 208) -داستان جوانمردی عمر بن عبد العزیز(ص 255) -داستان رای و بریدن دو مار(ص 351) -داستان پیل عقرب گزیده(ص 469) -داستان چهار برنای بلخی(ص 479) -داستان ملک مرو(ص 487) 3-تفاوت در خط سیر برخی داستانها در تعدادی از داستانهای این دو اثر،اگرچه کلیت داستان یکسان است،اما گویی نویسنده این سیر داستانی را نمیپسندد و آن را به گونهای تغییر میدهد که خود میپسندد."