چکیده:
از زمان انتشار اثر فیلیپس در سال 1958، تحولات بسیاری در ادبیات منحنی فیلیپس اتفاق افتاده است. در این پژوهش با استفاده از داده های دوره زمانی 1343-1386 و با نگاهی تازه به دنبال تبیین تکانه های تورم و ارتباط آن با بیکاری هستیم. در این چارچوب، اثر تحولات بازارهای کار، کالا و خدمات، و پول بر نوسان های تورم را بررسی می کنیم. بدین منظور، متغیرهای غیرقابل مشاهده تولید بالقوه، تورم انتظاری و بیکاری انتظاری را با استفاده از فیلتر هودریک-پرسکات محاسبه کرده و براساس آنها متغیرهای مورد نیاز را بازتعریف می کنیم. روش شناسی پژوهش مبتنی بر رهیافت فمبای برای انتخاب الگوی مناسب سری زمانی، به برآورد الگوی خودتوضیح برداری منجر شد. نتایج بیانگر نبود هر گونه رابطه معنا دار بین نوسان های بیکاری و نوسان های تورم است. با توجه به تجربه های جهانی، به نظر می رسد روابط منحنی فیلیپس در شرایط نزدیک به اشتغال کامل برقرار می شود؛ شاید بیش از سه دهه رکود تورمی در اقتصاد ایران دلیل محکمی بر نبود چنین ارتباطی باشد.
Since Phillips’ paper in 1958، the literature Phillips curve has witnessed many changes. With a new look، the present study pursues to explain inflation shocks and their relation with unemployment، using a time series data for the period 1965-2005. In this framework، the effects of changes in labor، commodity and money markets on inflation fluctuations are investigated. The unobservable variables of potential production، expected inflation and expected unemployment are estimated using the Hodrick-Prescott filter. The methodology based on Fomby’s approach، which selects suitable time series model، results in estimating the VAR model. The results suggest lack of any significant relation between unemployment and inflation fluctuations. The international evidences suggest that the Phillips curve exists in the nearly full employment conditions. The long stagflation in Iran may be the reason for our finding of the lack of such a relation.
خلاصه ماشینی:
"تصریح متغیرهای الگوی تجربی در این پژوهش ، داده های سری زمانی متغیرهای اقتصادی همچون سطح عمومی قیمت ها (برای محاسبة تورم و تورم انتظاری )، تولید ناخالص داخلی واقعی (و بالقوه )، نـرخ بیکـاری (و نـرخ بیکـاری انتظـاری )، نقدینگی ، نرخ سود بانکی ، وضعیت مالی دولت ، تجارت خارجی و نرخ ارز را بررسی و به شکل مناسب در الگوها وارد کردیم ؛ به طوری که برخی متغیرها، به منظور اجتنـاب از درجـة آزادی کـم و در عـین حـال تحلیل کامل از عملکرد اقتصاد، بازتعریف شدند.
از آنجا که متغیرهایی مانند نقدینگی و نرخ سـود بـانکی را مـ تـوان متغیرهایی دانست که به صورت برونزا مشخص می شوند و این قبیل متغیرها بیشـتر بـه عنـوان ابزارهـای سیاست گذاری پولی و مالی به اقتصاد تحمیل می شود، بنابراین آزمون علیت بر روی متغیرهای مربوط به بیکاری ، تورم و تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار گرفت .
نتایج آزمون ریشة واحد دیکی -فولر برای بررسی ایستایی متغیرهای الگو نام متغیر توضیح آماره مقدار بحرانی %۵ درجه انباشتگی SHINF شکاف تورم -۵/۷۳۶ -۲/۹۳۲ I(0) NSBTINF نسبت تورم واقعی به انتظاری -۶/۱۰۹ -۲/۹۲۷ I(0) SHUN شکاف بیکاری -۳/۴۳۴ -۲/۹۳۲ I(0) NSBTUN نسبت بیکاری واقعی به انتظاری -۳/۴۸۲ -۲/۹۳۲ I(0) SHGDP شکاف تولید -۳/۹۰۴ -۲/۹۳۲ I(0) NSBTGDP نسبت تولید بالفعل به بالقوه -۳/۱۱۰ -۲/۹۲۴ I(0) IST نرخ سود بانکی -۱/۱۴۴ -۲/۹۳۲ I(1) NSBTIST عکس نسبت نرخ سود به تورم -۲/۸۱۶ -۲/۶۰۴٢ I(0) GLIQ رشد نقدینگی -۳/۲۶۷ -۲/۹۲۹ I(0) نتایج در هر دو حالت بر وجود حداقل یک رابطة علی دوطرفه بین متغیرهـای مربـوط بـه بیکـاری و تولید ناخالص داخلی دلالت دارد که مجوزی برای برآورد الگوی خودتوضـیح بـرداری بـه شـمار مـی رود."