خلاصه ماشینی:
]این واژگونسازی فقط متس را در تنگنا گذاشت،به گونهای که او در بررسی فیلم مستقیما از زبانشناسی ساختار باور(مفهومهایی روششناختی چون زنجیرههای همنشینی و جانشینی،دال و مدلول،و غیره)استفاده نکرد امّا نیتجههای خاصّ حاصل از تحلیل فراگویی88در زبان طبیعی را الگو قرار داد و سعی کرد همان نظام را در فیلم بیابد.
از آنجا که تصویر فیلمی از نظام تجزیه زبان طبیعی تبعیّت نمیکند،متس نتیجه گرفت که تعریف (به تصویر صفحه مراجعه شود) ویژگی فیلم در سطح تصویر با استفاده از زبانشناسی ساختار باور آغازگاه مناسبی برای نشانهشناسی فیلم نیست.
دلیل آن این بود که متس گمان میکرد نشانهشناسی باید در چارچوب تنگ زبانشناسی ساختار باور عمل کند،که صرفا در خور بررسی نظامهایی مثل نظام زبان است-نظامی متشکّل از نشانههای اختیاری که در قالب زنجیرههای جانشینی سامان یافتهاند.
وی از پایگاه سطح زیرین/ سطح رویی استفاده میکند و هدف نشانهشناسی فیلم را شناسایی یکانهای نهفته مربوط میداند(هرچند این جنبه کار مطلق الگوی نظام زبان است).
با این همه،این نظریّه دومشکل دارد:اینکه ویژگی فیلم همان روایتگونگی دانشته شده(خط گونهها)و سرشت بیرمزگان و وارنما98یی که برای تصویر لحاظ شده است(منشأ مشکل اخیر مقاله قبلی متس-«سینما: زبان یا نظام زبان؟»-است و در نظریّه همنشینی بزرگ فقط تغییر صورت داده).
(به تصویر صفحه مراجعه شود) 3-3-زبان و سینما الف)تحلیل وضعیّت مسئلهساز «رسالت نشانهشناسی فیلم را میتوان اینگونه خلاصه کرد:تحلیل متنهای فیلمی جهت کشف نظامهای متنی و رمزگانهای سینمایی یا خردهرمزگانها99» )zteM,4791:051( .
این نقد بر دیدگاه متس به ویژگی فیلم در زبان و سینما نیز وارد است.