چکیده:
بازشناسی تفکر سیاسی ـ مذهبی نیروهایی که در مقابل قیام امام حسین(ع) صف آرایی کردند و به انحای مختلف در شکست آن سهیم بودند از موضوعات مهمی است که میتواند در شناخت دقیق این برههی بسیار حساس تاریخ تشیع راه گشا باشد. این مقاله با ارائهی برخی ادله و شواهد، حاکمیت تفکر عثمانی را بر این نیروها چه در کوفه و چه در کربلا نشان داده و آشکار ساخته که کوفی بودن نیروها را با تشیع آنان مساوی و ملازم دانستن، مغالطهای تاریخی است که برخی از محققان در نوشتهها و گفت و گوهای خود تبلیغ میکنند و با محکوم کردن شیعیان (رافضه = امامیه) به عنوان تنها عامل به وجود آورندهی حادثهی کربلا، مراسم عزاداری در روز عاشورا را زیر سؤال میبرند. این نوشتار به تعریف مفاهیم عثمانی و ملاکهای آن، برای شناخت نیروهای این تفکر و نیز عوامل و زمینههای رشد و توسعهی آن در کوفه و بازتاب تفکر عثمانی در کوفه و کربلا و حاکمیت آن بر نیروهای مقابله کننده با قیام امام حسین(ع) پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"(ابن عدیم، ج 6، ص 2645) گر چه ما دلیلی بر حضور بصریان در سپاه عمر بن سعد نداریم؛ اما این گزارش نشان میدهد که اوضاع سیاسی سپاه اعزامی و حوادثی که در راه اتفاق افتاده بود، عبیدالله را به این فکر انداخت که باید به افرادی که از نظر فکری با باند اموی و عثمانی همسو هستند توجه کند؛ به همین دلیل، برخی از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و نیروهای دیگر با سخنان، مناظرات و گفت و گوهای خود ماهیت تفکر عثمانی خویش را به منصهی ظهور رساندند و اگر آنان فرار نکرده و سخنان امام نیز هیچ تأثیری ـ جز بر افراد بسیار اندکی که به امام ملحق شدند ـ نداشت نه از روی اکراه و جهل، که از کینه و دشمنی با اهل بیت(ع) بود؛ بنابراین، آن چیزی که نیروهای ابن زیاد را در کربلا جمع کرد و آن جنایات را بر خاندان رسول خدا(ص) به شدیدترین وجه ممکن وارد کردند، چند درهم و دیناری نبود که به جیب این و آن ریخته بودند؛ بلکه پشتوانهی فکری و سیاسی داشت که آن را به زبانهای گوناگون در کربلا اظهار کردند؛ بنابراین، معقول نیست و با آنچه در کربلا اتفاق افتاد سازگاری ندارد که بپذیریم سپاهی که تا به کربلا نرسیده است از مقابله با امام حسین(ع) و شمشیر کشیدن به روی او کراهت دارد و از نیمه ی راه فرار میکند، وقتی به کربلا میرسند یک دفعه روحیات، خواستهها و اندیشههایشان آن قدر تغییر میکند که بنا بر تعریف امام سجاد(ع) هر یک از نیروهای عمر بن سعد با کشتن امام حسین(ع) رضا و رضوان و تقرب به خدای عز و جل را میطلبیدند؟!(شیخ صدوق، ص 547) از این رو، یا باید روایت امام سجاد(ع) را کذب محض بدانیم و یا این که بر اساس شواهد و دلایلی که تا حال بیان شد و در ادامه نیز خواهد آمد، آنان را کسانی بدانیم که از نظر فکری و سیاسی شعار «یا لثارات عثمانشان» در کربلا و چند سال پس از آن، در مقابله با مختار بلند شد."