خلاصه ماشینی:
"میخواهم در همین آغاز به این نتیجه برسم که: نویسنده همان عنصری است که میتوان به عنوان حلقۀ مفقود در«سیستم طراحی شهری»از آن یاد کرد و نمیتوانگفت وظیفۀ او را جامعهشناسان شهری به انجام میرسانند،چون او ظرایف و لطایف روح آدم در فضا،تمایلات فلسفی ونحوۀ حادثهآفرینی بشر در محیط،رأی و نظر خود را اعلام میدارد.
سینماگران برجسته،به شکل شهر فقط از زاویۀ نمایش شکل و صورت آن نگریستهاند؛یعنی برای آنان صرفا چهرۀ (به تصویر صفحه مراجعه شود) شهر مطرح نبوده است بلکه این عده بر این باورند که«صحنهآرایی شهری»باید بتواند با مجموعهای از مناسبات وارتباطات زندگی اجتماعی منطبق شود.
این عده از سینماگران در آثار خود،نه در مقیاس ملی و منطقهای بلکه در مقیاس محله و میدان و معابر و جز آن درمورد طراحی شهر و نوع ارتباط عوامل و عناصر طبیعی و مصنوع محیط،دیدگاههای خاص خود را دربارۀ صورت و کیفیتمحیط شهری و اجزای تشکیلدهندۀ آن اعلام و مطرح کردهاند.
آنان از یک سو،باتوجه به اینکه بیشترین زمان زندگی امروز بشر در«لوکیشنی»به نام شهر میگذرد و شهرها با توسعۀ روزافزونشانمناسبترین محیط بررسی احوال بشر به شمار میروند،و از سوی دیگر نیز آنان به نقش چهره و کیفیت شهر بر رفتارشهروند واقف شده بودند،غیرمستقیم نکاتی را در باب کیفیت و معنای محیط شهری گوشزد کردند؛از جمله: سینما سعی دارد،رابطۀ فضا و تماشاگر همانند نظام طبیعت،رابطۀ«منظر»و«ناظر»را پیدا کند؛و آیا رابطۀ شهروند درشهر همان رابطۀ منظر و ناظر است؟منظر در نظام طبیعت به عنوان عالیترین منبع تأثیرگذاری،هم الهامبخش است و همخاطرهانگیز و عبرتآموز."