چکیده:
ابیات وصفی، قسمتی بزرگ از معلقات سبع را تشکیل می دهد. سرایندگان این قصاید، علاوه بر غرض های شعری خود، منازل یار، پدیده های طبیعی، مرکب، صحنه های نبرد و عناصری دیگر را توصیف کرده و به تصویر کشیده اند و به همین منظور و برای ملموس کردن تصاویر ادبی شان، این ابیات را با موسیقی مناسب، به ویژه موسیقی آوایی حروف همراه کرده اند. با توجه به اینکه در فرایند توصیف حسی، شاعر برای تاثیر بیشتر هدف خود، نیازمند ذکر دقیق اوصاف و احوال امور مورد نظرش است، اصحاب معلقات سبع در توصیف های حسی خود، از عنصر موسیقی بهره فراوان برده اند تا طنین آوایی پدیده های مورد نظرشان را نیز برای شنونده محسوس کنند. از آنجا که موسیقی حروف بر خلاف وزن عروضی می تواند در هر بیت، با دیگر بیت ها متفاوت باشد، این هفت شاعر در ابیات وصفی خود، با استفاده از چیدمان مناسب حروف، به تقویت موسیقی و انسجام آوایی و تطابق آن با معنای مورد نظر خود پرداخته اند. در میان این هفت شاعر، امروالقیس و لبید از تطابق لفظ و معنی و موسیقی حروف بیشتری بهره جسته اند و تاثیر چیدمان حروف در شعر این دو شاعر، به ویژه در وصف طبیعت، بیش از بقیه است. شاید دلیل این مسئله، وجود تعداد بیشتر ابیات وصفی مربوط به طبیعت در معلقه های ایشان و توجه زیاد این دو شاعر به طبیعت نسبت به دیگر اصحاب معلقات سبع باشد. عنتره و عمرو بن کلثوم نیز از موسیقی رزمی برخاسته از چینش هجایی و حروف، به بیشترین میزان استفاده کرده اند و موسیقی ابیات آنها در توصیف صحنه های نبرد، ملموس تر است؛ زیرا این دو شاعر، حروفی را به کار برده اند که در کنار یکدیگر، صدای به هم خوردن شمشیر ها و نیزه ها، و هیاهوی جنگ را تداعی می کنند. در مقابل شعر این شاعران، ابیات وصفی طرفه، زهیر و حارث از موسیقی حروف، بهره ای کمتر دارد و تطابق لفظ و معنا در شعر این سه شاعر، نسبت به بقیه، کمتر است. این مسئله دو دلیل مهم دارد: نخست آنکه این سه شاعر، در مقایسه با امروالقیس و لبید، به توصیف-های حسی طبیعت، چندان توجهی نکرده اند و دوم اینکه این شاعران، موسیقی شعر خود را بیشتر در وزن عروضی قرار داده اند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به ارتباط معنادار دانش پیشین و انگیزش خواندن با درک خواندن زبانآموزان غیرفارسی زبان،میتوان توجه دستاندرکاران امر آموزش زبان فارسی به غیر فارسیزبانان،تهیهکنندگان مطالب درسی و معلمانی که به امر تدریس این زبانآموزان اشتغال دارند را به موارد زیرجلب نمود:استفاده از متنهای مورد علاقه و برگرفته از تجربیات شخصی زبانآموزان،فعالنمودن طرحوارههای مرتبط در ذهن زبانآموزان،تشویق زبانآموزان به پرداختن به مطالعه درمحدودۀ موضوعاتی که راجع به آنها دانش و علاقۀ لازم را دارند،تقویت راهبردهای تفسیری،خلاقیت و روش حل مسئله در زبانآموزان تا به این وسیله زبانآموزان مجبور شوند که دانستههایقبلی خود را به خدمت گیرند و نیز استفاده از منابعی که در دسترس دارند،بهرهگیری از وسایلکمک آموزشی و سازماندهندههای دیداری مانند تصویر،اسلاید،فیلم،نقشه و نیز بازیهایآموزشی برای یاری دادن به زبانآموزان در جهت سازماندهی و ربط دادن اطلاعات پیشینزبانآموزان،تشویق زبانآموزان به مطالعۀ آزاد تا به این وسیله آنان ضمن تقویت دانش پیشینخود،انگیزش درونی خواندن را در خود پرورش دهند،پرداختن به واژههای کلیدی و موضوعاتجدید و اطمینان از اینکه زبانآموزان این مطالب را به خوبی فرا گرفتهاند،ایجاد احساسخودکارآمدی در زبانآموزان به عنوان یکی از قویترین جنبههای انگیزش،که در این زمینهمعلمان و پدر و مادر باید با محول کردن وظایف به زبانآموزان و دوری از تقویت منفی،ایناحساس را در آنها شکوفا سازند.
این مقوله دستوری نیز در فارسی با تصریف جمله بیان میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود)با بررسی کنشهای زبانی تولید شده از قضیه مورد نظر،میتوانیم به تغییراتی که تصریفدر جمله فارسی ایجاد میکند تا مقولههای دستوری زمان،وجه،نمود و تطابق فاعلی را بهمفهوم گزارهای جمله اضافه نماید،پی ببریم."