چکیده:
ازآنجایی که نظریه شبکه های معنایی ، یکی از معروفترین نظریه ها پیرامون روابط معنایی بین واژگان است وتلاش های زیادی برای ارائه الگوهای این نظریه به رایانه انجام شده و نتایج مطلوبی حاصل نشده است ، و از طرفی به دلیل ایرادهای بنیادی که بر این نظریه و الگوهایارائه شده توسط آن وارد است ، در این تحقیق سعی خواهد شد تا مدلی که بتواند تا حدی این ایرادها را بر طرف کند تبیین شود.
در این مقاله، ابتدا تصویری کلی از نظریه شبکه های معنایی ارائه می گردد، سپس مدل سه بعدی کره معنایی به عنوان مدل پیشنهادی جایگزین برای نظریه شبکه های معنایی معرفی می شود. پس از آوردن شواهدی برای فرضیات مختلف این مدل، ایرادهای اساسی مدل های پیشین نظریه شبکه های معنایی و نقاطی که این نظریه قادر به توجیه آنها نبوده است با تکیه بر شواهدی از زبان فارسی مطرح می گردد و در ادامه، توانایی توجیهی بیشتر مدل پیشنهادی کره معنایی، نسبت به مدل های پیشین شبکه های معنایی بررسی می گردد. در پایان به این نکته پرداخته خواهد شد که آیا شواهد و دلایل کافی برای ارائه این مدل به عنوان مدلی پیرامون روابط میان مفاهیم وجود دارد یا خیر ؟
اگر فرض وجود چنین مدلی تائید شود ، ممکن است بتوان از نتایج این تحقیق به ویژه در زمینه مدل های پردازش رایانه ای واژگان ، شیوه های پیشنهادی برای بازیابی اطلاعات ، مهارت های مطالعه و شیوه های به خاطر سپردن آموخته ها و آموزش دروس به کودکان استفاده نمود.
In this article، a new approach to the theory of semantic Networks has been presented، that is a new multidimensional model called Semantic Sphere.
Semantic Sphere is a formal structure to represent how concepts are stored in human’s mind. In this model، like Semantic Networks، nodes and lines are to show the concepts and their relations in the mental semantic structure، but the nature and the structure of these nodes and lines are different from that of Semantic Networks.
The most important properties of Semantic Sphere are: firstly، hierarchical relations have secondary functions; therefore، there is no necessity to keep hierarchical organization. Secondly، the relations are not only unilateral، but they may be bilateral or even without direction just to represent simple relations between two concepts. Thirdly، concepts are differentiated from words and proposition.
Having these properties of Semantic Sphere in mind، some of the main problems of Semantic Networks، namely، inability to show the flexibility of changing concepts، not being consistent with the basic hypotheses of Semantic networks as one word – one position، inadequacy of distinguishing between words and concepts، etc. are supposed to be satisfied.
Though this new model is in its infancy، it seems that it has the potentiality to be a substituted model for known Semantic Networks، since its basic hypotheses are based not only on abstract facts، but on some of the concrete facts of conceptual properties and also on some of the physical properties of the human brain.
خلاصه ماشینی:
"اولین ایرادی که به دلیل تمایز نگذاشتن میان نظام مفاهیم و نظام تفکر،بر مدلهای پیشین وارد است این است که مفاهیم ذهنی،جایی در مغز ذخیره شدهاند و این موضوع را تمامی عصبشناسان و روانشناسان با تکیه بر شواهد و آزمایشهای بسیار پذیرفتهاند؛از طرفی در مدلهای پیشین،بین این مفاهیم ذخیره شده در ذهن روابطی برقرار شده است که براساس این روابط مجموعه شبکه یا شبکههای سلسله مراتبی مفاهیم ذهنی شکل گرفتهاند،اما از آنجایی که مفاهیم در سلولهای عصبی مغز ذخیره میشوند و پیوند بین این سلولهای مغزی نیز با استفاده از پیوندهای عصبی محدود شکل گرفته است و از طرف دیگر از آنجا که جایگاه این سلولهای مغزی ثابت است به این معنی که این سلولها دارای حرکت وضعی و جابجایی نمیباشند(مگر در مورد اضافه شدن طول یا تعداد دندریتها یا طول آکسونها که پدیدهای زمانبر است و به صورت آنی نمیتواند انجام بپذیرد)؛بنابراین جایگاه فیزیکی مفاهیم در ذهن قابلیت جابجایی یا تحرک ندارد؛بنابراین به نظر میرسد تغییراتی که در مفاهیم صورت میپذیرد،نه به دلیل حرکت فیزیکی و تغییر جایگاه مفاهیم،بلکه به دلیل تغییر در نوع و تعداد پیوندها با دیگر مفاهیم و همچنین تغییر در محتوای خود مفاهیم است؛به عبارت دیگر،نظام تفکر آدمی،نه یک نظام ثابت و ایستا،بلکه نظامی پویا و به قوت انعطافپذیر است ولی این پویایی و انعطافپذیری را نمیتوان با مدلهای سلسله مراتبی توجیه نمود."