چکیده:
یزد به عنوان یکی از نقاط ارتباطی مهم در مرکز ایران، در مسیر ایالت های فارس، خراسان و عراق عجم، اهمیت بسیاری داشته است. یزد در ابتدای دوران اسلامی مورد توجه مسلمانان واقع نشد؛ چون از لحاظ کشاورزی و اقتصادی چندان حائز اهمیت نبود و توجه اعراب به ایالت هایی چون فارس، کرمان، اصفهان و خراسان بیشتر بود. این عامل باعث شد از قرون نخستین اسلامی در یزد، اطلاعات چندانی در دست نباشد و مورد توجه تاریخ نویسان نیز قرار نگیرد. با حاکمیت دولت شیعه مذهب آل بویه بر ایران و تسلط بر بغداد و با ساکن شدن یکی از علویان و نوادگان حضرت امام صادق در یزد و شاخه ای دیگر در ابرقو و قرارگرفتن یزد به عنوان قلمرو یکی از شعبه های آل بویه، یعنی آل کاکویه، تشیع در این شهر گسترش یافت. با انتقال این حکومت به یزد و تلاش برای رونق و آبادانی شهر یزد و توجه خاص به امور فرهنگی و آموزشی، چهره قصبه یزد به شهری تاثیرگذار در مرکز ایران تبدیل شد. علاوه بر آن آل کاکویه با برقراری پیوندهای خویشاوندی با دولت سلجوقیان و سلاجقه کرمان، توانست محیط آرامی برای فعالیت های فرهنگی به وجود آورد. در این مقاله به دنبال بررسی این فرضیه هستیم که علویان و سادات و حکومت آل کاکویه شاخه یزد، زمینه ساز گسترش تشیع در یزد بوده اند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
"سنگ قبر دیگری متعلق به کمال الدین ابو جعفر احمد بن ابی الحسن محمد بن علی بن محمد بن علی بن عبد الله العلوی الحسینی العریضی درگذشته به سال 577 ق وجود دارد که در مسجد زین آقا واقع در کوچه حسینیان یزد نصب است (همان،ص 260).
ادامه زندگی سادات عریضی تازه ساکن شده در یزد و ساخت قدمگاه در فراشاه به وسیله گرشاسب دوم (افشار،1374،ج 1،ص 382)،در محل عبور امام رضا علیه السلام از یزد،نشان از تشیع این حکومت است(جعفریان،1387،ص 287)؛همچنین حصار کشیدن به دور مشهد برای محفوظ ماندن حرم امام رضا علیه السلام و نیز شیعیان از حملات،توسط امیر فرامرز بن علی در سال 515 ق(غفاری قزوینی،1343،ص 82)،نشان از تشیع این خاندان است.
به نظر میرسد سلطان قطب الدین صوفی بوده است و مذهب او سنی بوده، ولی به ائمه اطهار علیه السلام احترام میگذاشته است؛چرا که او قدمگاه امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه السلام را ساخت و«نشان ولایت براو ظاهر بود»(همان،ص 41)،و از آنجایی که نویسنده جامع مفیدی محل این قدمگاه را بیرون درب مال امیر میداند(مستوفی بافقی،1385،ج 1،ص 88)،این مسجد مال امیر است که در بیرون از حصار قرار داشته و به اعتقاد مردم قدمگاه علی بن موسی الرضا علیه السلام بوده است(افشار،1374،ج 2،ص 274)، و چون دو سنگ قبر در آنجا وجود دارد که مربوط به قرن پنجم و ششم است،پس نشاندهندۀ احترام این محل در نظر مردم بوده است."