چکیده:
جهان امروز با دو پدیدۀ متعارض روبهروست. از یکسو عدل، انصاف و اخلاق در نیروهای اجتماعی و متن جامعۀ جهانی در حال رشد و فراگیری است. گرایش به معنویت و نیاز به منجی در همۀ ملتهای توسعهیافته و نیافته، در حال گسترش است. از سوی دیگر، خودبینی، انحصارگرایی و توسعهطلبی، هنوز در میان برخی دولتها دیده میشود. در چنین شرایطی به نظر میرسد، پریشانی، ناآرامی و اضطراب کنونی در عرصۀ بینالمللی، محصول و نتیجۀ حاکمیت زبان قدرت و سیاست در تعیین وضعیت ملتها، دولتها و هنجارهای بینالمللی است. این در حالی است که زبان عمومی مردم در سطح جهانی، زبانی مفاهمهجو و برخاسته از فطرت است. زبان فطرت، فلسفهای غنی در مفاهمه و برخوردار از امکانها و استعدادهایی است که خدای بزرگ، طینت همۀ آدمیان را به آن مفطور کرده است. در این راستا، انقلاب اسلامی پاسخی به ناکارآمدی زبان سیاست و قدرت در عرصۀ منطقهای و بینالمللی بود. کاربست زبان فطرت از سوی انقلاب اسلامی و ایجاد انگیزه برای زمینهسازی ظهور منجی بر اساس اصول فلسفۀ تاریخ اسلامی ـ شیعی، طرح جدید ایران برای عبور از وضعیت آشوبزدۀ بینالمللی است. استخدام زبان فطرت در گفتمان انقلاب اسلامی در راستای زمینهسازی ناشی از امکانات و استعدادهای مشترک فطرت در انسانهاست. چه اینکه فطرت، حامل میراثی مشترک در بشر و متضمن ظهور مفاهیم بینالاذهانی در انسانهاست. شاید به همین دلیل است که نقطۀ عزیمت همه تحولات از جمله زمینهسازی برای ظهور در گفتمان انقلاب اسلامی، توجه و تعمق در ظرفیتهای فطرت است.بر این اساس، نوشتار حاضر میکوشد تا ظرفیتهای انقلاب اسلامی در راستای زمینهسازی ظهور و قیام جهانی مهدی( را با تأکید بر مؤلفههایی همچون فطرت و اصول فلسفۀ تاریخ اسلامی ـ شیعی، تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"در جامعه کنونی که از یکسو، حرکت طبیعی و روش و منش زندگی اجتماعی از اشکال خانوادگی، قبیلهای، روستایی، شهری، کشوری، منطقهای، قارهای به سمت منش و نظام جهانی عبورکرده و بشر در عصر ارتباطات، در آستانۀ آمادگی پذیرش حکومت واحد جهانی قرار گرفته است و از سوی دیگر، نظام حاکمیت سرمایه در بسط و تسلط خویش بر منابع و امکانات مادی و انسانی جهان، نظامی هرمی شکل را سامان داده که در رأس آن، سرمایهداران عمدتا صهیونیست قرار دارند و دیگر ملتهای دنیا در قاعدۀ این هرم، سنگینی و گرانی رأس هرم را تحمل کرده و به زور تحمیق تبلیغات رسانهای مدرن و تعمیق فرهنگ کفر و فسق به حاکمیت این هرم قدرت رضایت دادهاند، گفتمان انقلاب اسلامی در راستای زمینهسازی ظهور منجی در سطح جهانی بر آن است تا به افکار عمومی و تبلیغ حکومت جهانی حضرت مهدی( جهت دهد.
در مجموع، از آنجا که رسالت شیعه در راستای فراهم کردن زمینههای ظهور، یک رسالت جهانی است، چون در پی دگرگونی جهانی است و انجام این رسالت بدون حضور مؤثر در عرصۀ گفتمان جهانی و تأثیرگذاری جدی در نگرشهای عمومی ممکن نخواهد بود، به نظر میرسد در شرایط فعلی، جامعۀ شیعی میتواند با درک صحیح ضرورتها از یکسو و نقشآفرینی و مدیریت تأثیرگذار در عرصۀ افکار جهانی از سوی دیگر، با تبیین جاذبهها و ویژگیهای ایدۀ مهدویت و نظریۀ حکومت عدل جهانی اسلام در جایگاه تنها نظریۀ نجاتبخش، زمینۀ فراگیری این اندیشۀ الهی را در جهان فراهم سازند و با ارائۀ الگوی حکومتی نوینی، افق نگاه مردم دنیا را به ایدۀ مهدویت و ظهور روشن کند."