چکیده:
سنگنبشتههایکیاز مهمترین آثارمکتوب تاریخی هستند که اطلاعات فراوانی ازگذشتگان برای ما به ارمغان میآورند و بازخوانی و رمزگشاییآنها کمک بسیاری به شناخت پیشینة تاریخی وتمدنی کشور مینماید. یکی از این سنگنبشتههاکه در «تاق بزرگ تاق بستان»حجاری شده وسپس نابود گردیده موضوع این مقاله است. هدف:هدف این پژوهش، ارائه متن و سندی تاریخی است که در تاق بزرگ تاقبستان بوده واکنون فقط ردی ازآن باقیمانده است. دیدن قاب خالی وبدون متن آن، کنجکاوی و پرسشهایی را درذهن هر بازدیدکننده برمیانگیزد که آیا درون این قاب، متنی بوده است ؟ اگر متنی وجود داشته با چه خط و زبانی و در چه دورة تاریخی وبه دستور چه کسی نگاشته شده است؟این مقاله برای اولین بار متن کتیبه، خوانده وارائه میشود وبه پرسشهای مطرح شده پاسخ میدهد. روش/رویکرد پژوهش :برای رسیدن به این هدف از دو روش پژوهش کتابخانهای و میدانی استفاده شده است که هرکدام مکمل دیگری است.
خلاصه ماشینی:
"عکاس زاره (Sarre) منبع: سیری در تاریخ ایران بخشیاز معما اینگونه حل شد، اما سؤال دیگری مطرح بود: آیاکتیبة قاجاری، بر روی کتیبة کهنتری حجاری شدهاست؟ با توجه به اینکه در تاق کوچک، که قدیمیتر از تاق بزرگ است، کتیبههایی از دورة ساسانی حجاری شده است، این احتمال دور از ذهن نبود، ولی نیاز به بررسی داشت؛ لذا بررسیهای کتابخانهای برای دستیابی به تصویرهای دیگری از زاره یا عکاسهای قبل وبعد آن آغاز گشت.
براساس اسناد وزارت امورخارجه انگلستان، انتصاب فرمانفرما پیش از 29 صفر 1330 /18 فوریه 1912 میباشد: «شاهزاده فرمانفرما که چند ماهی در حدود قزوین بهسر میبرد همین که دریافت نمیتواند در کرمانشاه به مقام خود رسد به تهران مراجعت نموده وقصد دولت ایران این است که او را با استعدادی از قزاقان ایرانی به مقام حکومت خودش بفرستد» (رضازادهملک، 1377، ص 624).
یفرمخان وهمراهانش 11مه / 24 جمادیالاول 1330،در همدان به فرمانفرما پیوسته وبه اتفاق، بهسوی کرمانشاه حرکت مینمایند؛ اما در در شورجه که نزدیک همدان است یفرمخان کشته میشود و نیروی تحت فرماندهی اوبه راه خود ادامه داده نهایتا« در 11 جمادیالثانی جنگی در منطقهای بین بیستون وصحنه درمیگیرد و داودخان وپسرش، که از سپاهیان سالارالدوله هستند، کشته شده وبقیه سپاه نیز متواری میشوند."