چکیده:
در روابط ایران و رژیم نوبنیاد شوروی، در اواخر سالهای 1919و 1920، انگاره غالب این بود که حملة نیروهای بلشویک تنها بهخاطر حضور نیروهای دنیکین و نیروهای انگلیسی در دریای خزر و گیلان بوده است.نویسندگان این سطور، در پژوهش حاضر، این فرض را مطرح میکنند که حملة بلشویکها به انزلی، انگیزههای ایدئولوژیک و توسعهطلبانه داشته و حضور نیروهای دنیکین بهانهای برای پنهان کردن اهداف واقعی آنها بالا بودهاست. واقعیت حملة بلشویکها، خود را در لابهلای اسناد وزارت خارجه انگلستان، مربوط به سالهای یاد شده، نشان میدهد. مویسی پرسیتس، در کتاب خود، که براساس اسناد بایگانی وزارت خارجه شوروی سابق نوشته شده و متأسفانه توجه اندکی به آن شده است، مطالب مهمی دراین زمینه دارد.با بررسی اسناد یاد شده و بهکمک منابع دیگر، مشخص میشود که بلشویکها، در جهت تحقق آرمان بلندپروازانه صدور انقلاب به شرق، به ایران یورش بردند. این حمله موجب شد ایران نیز در نظم نوین بینالمللی گام گذاشته و مسئله را به جامعه ملل بکشاند. اسناد مشخص میکنند که ایران ، برای احقاق حقوق خود، تلاش زایدالوصفی انجام داد؛ اما در نهایت، مذاکرات اقتصادی لندن- مسکو، ایران و انگلستان را از شر دولت نوبنیاد شوروی خلاص کرد. در این مقاله، با هدف واکاوی روابط ایران وشوروی در سالهای 1919و1920، با روش کتابخانهای، به بررسی اسناد وزارت خارجه انگلستان، برخی اسناد ایرانی، ومنابع تحقیقی خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
"بهنظر میرسد نخستین باری که ایرانیان خشونت روسی را در قالب جدید و پرطمطراق انقلابی دیدند، هنگام دولت مستوفیالممالک ،در بهمن 1296 / ژانویه و فوریة 1918 بود، که وزارت خارجه اطلاع پیدا کرد دویست نفر از ارتش سرخ شوروی وارد انزلی شده اند و «اگر بنا باشد این عده به تهران بیایند، حتما اقداماتی خواهند کرد که مشکلات بزرگ برای دولت تولید میشود و نتایج وخیم دارد و شاید منجر به هزاران مضار و مفاسد بشود» (نصیری مقدم، 1374، ص 388).
او در 24 اردیبهشت 1298 / 14 مه 1920، به کرزن اطلاع داده بود که گزارشهایی که هدفش تبلیغات مسلکی است، در مطبوعات منتشر شده و «برخی میکوشند که مرز مشترکی میان اسلام و بلشویسم بیابند و برخی دیگر تحت لوای بلشویسم و با استفاده از آن، به قرارداد 1919 میتازند؛ اما همگی در این اظهار نظر جمهورند که هدف حملة بلشویکها به ایران، اخراج نیروهای انگلیسی از این کشور است و بههمینخاطر خواهان آنند که این نیروها عقبنشینی کنند» (FO.
اما اسناد حکومتی اتحاد جماهیر شوروی اظهار میدارند که دولت مرکزی شوروی و شخص لنین و تروتسکی پشت این حمله قرار داشتند و قصدشان این بود که با تصرف گیلان و کمونیست کردن آن، ایران را نیز کمونیستی کنند، اما اینکه اینگونه خود را پشت اقدام به ظاهر خودسرانة راسکولنیکف پنهان کردند، به این دلیل بود که مایل نبودند حکومت جدید بلشویکی با شعارهای آرمانگرایانة ضد امپریالیستی و حمایت از کشورهای ضعیف، وجهة توسعهطلبانه و سودانگارانه پیدا کند (پرسیتس، 1379، ص 32)."