چکیده:
بی شک مهمترین عنصر معنایی شعر پروین ، روح انتقادی آن است. شعر پروین متاثر از ساختار اجتماعی ایران پیش و پس از مشروطه است. او در حجم وسیعی از اشعار با نگرش سلبی، وضع موجود جامعه خود را در بوتهنقد و داوری قرار داده و در به جلوه درآوردن زیباشناختی و هنرمندانه اندیشه های انتقادی تلاش و کوشش کرده است. در دیدگاه پروین صرفا هنری موجه و مقبول است که در خدمت کارکرد ارتقابخشیدن به آگاهی فرهنگی و انتقاد سازنده باشد. چنین دیدگاهی دقیقا همگرایی و همسانی نگرش پروین را با آموزه های نظریه پردازان زیباشناسی انتقادی(مکتب فرانکفورت) نشان می دهد. مؤلفان این مقاله درنظر دارند ضمن طرح اجمالی دیدگاه نظریه زیبایی شناسی انتقادی، اشعار پروین را در ساحت آموزه های این رویکرد ادبی بررسی و تحلیل کنند.
خلاصه ماشینی:
"شاعر هدف از تهذیب نفس و معرفت را خدمت به خلق و رسیدن به خالق میداند؛ زیرا کسی که در سرایش را به سوی خلق ببندد،چگونه میتواند قفل در الهی را بگشاید؟او علت کنارهگیری سالک را از مسائل اجتماعی،عدم تهذیب نفس وقعی و راه تقرب به حق را در طاعات و عبادات با صدق و صفا و بیروی و ریا میداند: آن که درش روز کرم بسته بود#قفل در حق نتواند گشود طاعت بیصدق و صفا،هیچ نیست#این همه جز روی و ریا هیچ نیست (پروین،ص 153) بدین ترتیب،پروین بنا به ویژگیهای روانی-شخصیتی با گرایش به عرفان عزلتگرایانه،بحران عصر را باز گفته و هم متأثر از دستاوردهای جهان جدید به عرفان مثبت نظر کرده که آن را در خدمت به خلق و در انتقاد به وضع موجود سروده است.
پروین با اندیشههای زاهدانه در اشعار فراوانی به نقش روزگار و تسلط بیچون و چرای قدرت چرخ و اختر و سرنوشت به قدرت و ارادۀ انسانی اشاره کرده است؛از جمله وی روزگار را شعبدهباز، شکارچی و ستمگری میداند که به دنبال فائق آمدن بر ارادۀ انسانی است: نهفته در پس این لاجوردگون خیمه#هزار شعبدهبازی،هزار عیاری است (پروین،ص 21) ازاین رو شاعر به انسانها هشدار میدهد فریب ظاهرسازیهای روزگار را نخورند: هشدار ای گرسنه که طباخ روزگار#نامیخته به زهر،نوالی به خوان نداشت9 (پروین،ص 24) با اینکه پروین به علت ویژگیهای شخصیتی و متأثر بودن از فرهنگ سنتی به نیروهای فرامادی معتقد است در برخی از اشعارش به نقش اختیار و ارادۀ آدمی در زندگی و ارتباط منطقی میان کنش و واکنش اشاراتی دارد: دیوانگی است قصۀ تقدیر و بخت نیست#از بام سرنگون شدن و گفتن این قضاست (پروین،ص 17) بدین ترتیب پروین،که از دو فرهنگ قدیم و جدید متأثر است،تحت تأثیر هردو اندیشۀ فلکگرایی و فلکگریزی قرار گرفته است."