خلاصه ماشینی:
"این مسئله بسیار مهمی است و آن هم این است که تکلیف آدمها و عملکردشان در نهایت امر کاملا روشن نمیشود،یعنی اگر کسی میآید و علیه کسی حرف میزند،سرانجام معلوم نمیشود که آیا ایشان تهمت زد یا درست گفت؟اگر تهمت زد،چرا با او برخورد نکردید؟اگر درست گفت،چرا راجع به طرف مقابل هیچ اقدامی نکردید؟ رفتارهای دولت موقت انتقاد داشت و لذا گروه دوم غالبا نمیتوانستند آقای آیت را قانع کنند و معمولا در حد گفتگو و بحث میگذشت،ولی گروه اول پافشاری داشتند که آقای آیت نباید این حرفها را بزند.
جالب این بود که شهید بهشتی و شهید باهنر و چند نفر دیگر که اعضای شورای انقلاب و شورای مرکزی حزب بودند،نمیتوانستند جواب آیت را در این مورد بدهند و آخرین حرفشان این بود که با توجه به دیدگاههای انقلاب یا نظر امام یا مصلحتاندیشیهائی این کار را کردیم،ولی مرحوم آیت میرفت و سوابق و دیدگاههای آدمهائی از قبیل قطبزاده و بنی صدر را میآورد و مطرح میکرد و میگفت اینهائی که این پروندهها را دارند و این حرفها را زده و این کارها را کردهاند،نهتنها صلاحیت شرکت در شورای انقلاب را ندارند که حق ندارند در هیچ گروه اسلامی باشند.
دلیلی هم که اقامه میکردند این بود که دکتر بقائی خردهحساب اساسی با ملیون و مصدقیها دارد و لذا با نفوذ در مجلس خبرگان سعی کرده ابتدا ملیون را حذف کند و بعد خودش بماند و روحانیون!البته در آن مقطع هم مرحوم دکتر بهشتی و هم سایر اعضای شورای مرکزی مطالبه مدرک کردند که شما بر چه اساسی میگوئید که دکتر آیت عضو حزب زحمتکشان است،چون ایشان سالها قبل از حزب زحمتکشان بیرون آمده است."