خلاصه ماشینی:
"مثلا برای کلمۀ«موصل»به معنی«پیوند شده»در شعر زیر از خاقانی {Sنخل موصل شده ترنج و رطب داشت#میوه و شاخش فراخ و تام برآمدS}این شعر را از مولوی شاهد آورد: {Sوصل کنی درخت را حالت او بدل شود#چون نشود مها بدل حال دل از وصال توS}فروزانفر به سبب داشتن حافظۀ بسیاری نیرومند اهل یادداشت و فیشبرداری منظم به سبک محققان امروزنبود و از او یادداشتهای مهمی مانند یادداشتهای قزوینی یا مینوی باقی نمانده است.
استاد دستی بهریش خود کشید و در همان حال که مشغول حرکت به سوی در خروجی دانشکده بود شروع به خواندنشواهدی از شعرای قبل از قرن ششم کرد که«خاموش»را به این معنی به کار برده بودند و آنقدر شاهد نقل کردتا به سه راه ژاله رسیدیم،آنگاه پرسید«کافی است؟»گفتم«بلی».
مرحوم دکتر جمال رضایی استاد دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران و از شاگردان سابق او که چندان با جمالهم نبود نقل میکرد که روزی برای انجام کاری به وزارت فرهنگ سابق(آموزش و پرورش کنونی)در خیاباناکباتان رفته بودم.
البته بسیار شایع بود که ایشان یک بار صغرسن گرفته است و وقتی صحت این مطلب را از دکتر حسین گل گلاب برادرزن آن مرحوم پرسیده بودند به طنزگفته بود کدام بار را میگویید!؟ بیشک اگر او چند سال دیگر زنده مانده بود میتوانست آثار ماندنی دیگری از خود به جای بگذارد و لا اقلشرح مثنوی خود را که تنها یک دهم مثنوی را دربرمیگیرد تمام کند،هرچند شنیدم گفته بود من لب مطلب راجع بهمولوی و مثنوی را در این سه جلد گفتهام و چیز زیادی باقی نمانده است."