چکیده:
آگاهسازی و ایجاد فرهنگ و روحیه فرهنگ و روحیه کارآفرینی،انتقال دانش فنی و مهارتهای خاص کارآفرینی،آمادهسازی مخاطبان برای پژوهش در مقوله کارآفرینی،ایجاد اشتغال و راهاندازی کسبوکار و تحکیم و حفظ بقای کسبوکارهای نوپا، از جمله اهدافی هستند که توسط دورههای آموزشی کارآفرینی تعقیب میشوند. بر حسب اینکه یک دوره آموزشی کدامیک از اهداف فوق را دنبال میکند به ساختار،زمانبندی و محتوای متفاوتی نیاز دارد. ترویج کارآفرینی در کشور،به دو دلیل نیازمند آموزشهایی متفاوت از کارآفرینی عمومی است.دلیل اول ماهیت خاص شرکتهای جدید مبتنی بر تکنولوژی است که به رابطه علم-تکنولوژی-بازار مربوط میشود.دلیل دوم ویژگیهای خاص پژوهشگران و دانشگاهیان است که به تفاوتهای فرهنگی،علمی و تجربی این افراد با سایر کارآفرینان مربوط میگردد. اگر هدف از توسعه کارآفرینی ایجاد اشتغال و خلق شرکتهای نوپا در زمانی کوتاه باشد،آموزشهای غیررسمی توسط انکوباتورها و پارکهای تکنولوژی بسیار مؤثرتر از آموزشهای رسمی توسط مؤسسات آموزش عالی است.از آنجا که در کشور ما هنوز انکوباتورها و پارکهای تکنولوژی به شکوفایی نرسیدهاند و تجربه زیادی در این زمینه نیاندوختهاند،بهتر است آموزشهای کارآفرینی با کمک کسانی ارائه شود که شخصا این مسیر را پیمودهاند و در کنار آموزشهای رسمی از تجارب و دیدگاههای این افراد استفاده شود. نکته آخر اینکه آموزش،تنها یک جزء از سیستم توسعه کارآفرینی است.از اینرو،آموزشهای کارآفرینی در صورتی اثربخش هستند که با سایر اقدامات ترغیبکننده و تسهیلکننده همچون تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، ایجاد انکوباتورها،تکنولوژی و تصویب قوانین و مقررات لازم همراه باشند.
خلاصه ماشینی:
"از تعاریف شناختهشدهتر این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد: کارآفرینی روند پویایی در جهت افزایش و ایجاد سرمایه است،این کار توسط کسی انجام میشود که مخاطره از دست دادن زمان یا فرصتهای شغلی دیگر را با هدف ایجاد ارزشی برای یک محصول یا خدمت میپذیرد(رابرت رونستات،3891).
برخی از محققین در همان ابتدا چنین بیان مینمودند که کارآفرینی و دیوانسالاری دارای ماهیتی متناقض بوده و نمیتوان هردو را در یک ساختار اعمال نمود؛اما برخی دیگر از محققین همچون"برگل مان"به تشریح چگونگی ایجاد شرکتهای کارآفرینانه فرعی در چارچوب شرکتهای مادر پرداختند و معتقد بودند آنچه که بین تمامی انواع کارآفرینان از تعریف تا عمل میتوان یافت،اقدام به یک فعالیت مخاطرهآمیز میباشد و هدف از تعمیم فرایند کارآفرینی در سازمانها،در واقع اولویت دادن به فعالیتهای مخاطرهآمیز نسبت به برنامههای جاری شرکت میباشد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) رویکردهای متنوع در تفسیر و تشریح کارآفرینی اگرچه کارآفرینی قبل از سایر علوم در حوزه علم اقتصاد خرد( Micro Economy )مورد توجه و بررسی قرار گرفت اما در طی 03 سال اخیر این مفهوم در علوم روانشناسی، مردمشناسی،جامعهشناسی و مدیریت نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
هرچند دانشگاهها و دانشکدههای مدیریت میتوانند نقش مهمی در ترویج فرهنگ کارآفرینی و حل مسائل مربوط به آن ایفا کنند؛ولی این انکوباتورها هستند که برای کمک به خلق شرکتهای تازهپا تأسیس میشوند و مسئولیت تبدیل سریع ایدههای نو به کسبوکارهای تکنولوژیک را میپذیرند.
این سه سطح عبارتند از: (به تصویر صفحه مراجعه شود) اما مطلب مورد توجه دیگر این است که کارآفرینی چگونه به انجام میرسد و فرایند تأسیس و ایجاد فعالیت کارآفرینانه در جامعه چه میباشد."