چکیده:
در عصر حاضر که جهان رو به ترقی و پیشرفت سازمانها نیازمند تحول،جهت تطبیق با شرایط جدید میباشند. پژوهشگران رشتههای مختلف مانند جامعهشناسی،اقتصاد و مدیریت توافق دارند که کشور ما هم دوران حساسی را میگذراند و نقش سازمانهای اداری،صنعتی و مخصوصا آموزش در چرخه اقتصاد و توسعه و پیشرفت اهداف عالی کشور انکارناپذیر است.با نگاهی عمیق به سازمانهای موفق میتوان عوامل کلیدی و مشترک بین آنها که بسترساز و احتمالا عامل اساسی موفقیت آنها بوده است را کشف کرد. مدیریت دانش و مفاهیم استراتژیکی مرتبط با آن به عنوان اجزاء مهم و ضروری برای سازمانها به منظور بقاء و حفظ توان رقابتی ترویج میشوند.ظهور و گسترش مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش از یک سو مدیون مطالعات و پژوهشهای انجام شده در عرصهی مدیریت سازمانها و از سوی دیگر،حاصل گرایش سازمانیهای پیشرو به استقرار نظامهای یاد شده و تلاش آنها برای تطبیق این نظامها در عرصهی عمل،با شرایط و مقتضیات محیط داخلی و خارجی سازمان است.یکی دیگر از عوامل اساسی و کلیدی،فرهنگ قوی است که بر سازمانها حاکم است و شناخت این عوامل و تقویت آنها گامی است در جهت کامیابی سازمانها و نیل به اهداف عالی آنها خواهد بود.در این مقاله ابتدا به تعاریف مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی اشاره شده و ضمن مطرح کردن مبانی نظری،مدل فرهنگ سازمانی دنیسون و فرایند مدیریت دانش توضیح داده شده است. مطالب فوق و تحقیقاتی که در زمینه فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش انجام شده است نشان میدهد که شناخت این دو عامل به عنوان یک ضرورت مهم در اولویت فعالیتهای مدیران سازمان قرار دارد و با تنظیم راهبرد سازمان در حوزه دانش و فرهنگی و همچنین ایجاد یک فرهنگ سازمان قوی،بقای سازمان تضمین میشود و موجبات عکس العمل مطلوب سازمانی در برابر تغییرات را فراهم میآورد.
خلاصه ماشینی:
"با اینکه نظریهپردازان مدیریت در دهههای اخیر به بسط و توسعه واژه فرهنگ سازمانی پرداختهاند و آن را از دیدگاههای متفاوت مورد بررسی قرار دادهاند ولی برخی از این افراد فرهنگ سازمانی گرفته در دههی 0491 پیرامون روابط انسانی،دههی 0591 پیرامون مدیریت بر مبنای هدف،دههی 0691 پیرامون ساختار سازمانی،دههی،0791 پیرامون استراتژی سازمانی،دههی 0891 توجه به حلقههای کیفیت و تیمهای کاری را جنبههایی از فرهنگ سازمانی به منظور بهبود عملکرد سازمانها معرفی نموده و فرهنگ سازمانی را به عنوان یک استراتژی اجتماعی جلو برندهی سازمان تلقی مینماید(هوی و میسکل،7831،84) سیر تکامل مدیریت دانش در جهان دانش به طور ذاتی فرهنگی و اجتماعی است و دانش سازمانی تنها میتواند از طریق تغییر در فعالیت و شیوههای سازمانی -------------- (1).
اگرچه این یک روش غیر مستقیم و محدود برای به دست آوردن ابعادی از فرهنگ است که طبق تئوریهای مهم نویسندگان تجاری محبوب تهیه شدهاند، اما فرهنگ بر مبنای مجموعهای نهفته از اعتقادات و ارزشهاست که به طور واقعی بر محدودهی وسیعی از رفتار تأثیر میگذارد (دنیسون و نل،0002) (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 2:تفاوت مدل فرهنگ سازمانی دنیسون با سایر مدلهای فرهنگ سازمانی موثر در سازمان خلق و تسهیم شود،که مورد حمایت فرهنگ سازمان قرار گیرد(وانگ و احمد،3002)موضوع که امروز سازمانها را نگران کرده است،تغییرات سریع در محیط کار است و این امر به نوبه خود باعث میشود که رقابت بین سازمانها افزایش یابد."