چکیده:
در پی تغییرات شتابان و اغلب غیر قابل پیشبینی در بازارهای تجارت جهانی و شکلگیری شرایط و قوانین جدید در رقابت در این بازارها توجه به توسعه صنایع کوچک و متوسط در برنامهریزیها و قانونگذاریهای کشورهای تازه صنعتی و توسعهیافته به صورت عمدهای مشاهده میشود لذا در طرح تدوین استراتژی توسعه صنعتی ایران نیز پروژه محوری تحت عنوان نقش صنایع کوچک و متوسط در توسعه صنعتی کشور تعریف و اجرا گردیده و یکی از راهکارهای توسعه صنعتی که در سالهای اخیر مورد توجه کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته قرار گرفته روی آوردن به کوچکسازی صنایع و اتکاء به توسعه و گسترش صنایع کوچک و متوسط به عنوان موتور توسعه صنعتی و اقتصادی است. در این مقاله سعی شده است با تشریح وضعیت صنایع کوچک و متوسط در ایران به برنامههای حمایتی در جهت دستیابی به توسعه صنعتی و رشد اقتصادی در کشور پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"-محدود بودن به بازارهای کوچک و بسته محلی -در اختیار نداشتن منابع مالی لازم و کافی -پایین بودن نرخ سرمایهگذاریهای جدید وجود قوانین انعطافپذیر کار و تأمین اجتماعی و مالیاتی -آسیبپذیر بودن این صنایع در مشکلات و بحرانهای اقتصادی در رویارویی با تورم نبود نظام منسجم پشتیبانی از صنایع کوچک -پایین بودن نرخ ورود صنایع کوچک به بازار و مشخص نبودن نرخ واقعی خروج از آن نبود نظام پشتیبانی از کارآفرینی و نوآوران(آکس،3831،7-8) اگر تجربه کشورهای موفق و پیشرو در این عرصه را که در سازماندهی صنایع کوچک به موفقیتهای قابل ملاحظهای دست یافتهاند مورد توجه قرار دهیم، درخواهیم یافت که ما نیز ملزم به کار و کوشش همگانی و اقدامات اساسی در نظریهپردازی و ارائه راهکارهای مناسب و منطقی برای ساماندهی صنایع کشور خود هستیم.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که توسعه صنایع کوچک و تکنولوژیهای متوسط، میتواند به عنوان استراتژی مناسب برای کشور ما مطرح باشد و از طریق رفع فقر،افزایش درآمد،ایجاد فرصتهای شغلی برای نیروی انسانی غیرماهر، انباشت سرمایه از طریق افزایش بازدهی، بهبود بهرهوری در بخش روستایی،و همچنین از طریق جلوگیری از گسترش شهرنشینی و مهاجرتهای بیرویه، به فرآیند توسعه از ابعاد اقتصادی و اجتماعی کمک نموده و رشد اقتصادی این کشور ار تسریع بخشد."