چکیده:
از جمله شعرهای سهراب سپهری که بسیار مورد توجه منتقدان و محققان ادبی قرار گرفته،
شعر «نشانی» است که نخستین بار در کتاب حجم سبز منتشر گردید. رضا براهنی در کتاب
طلا در مس و سیروس شمیسا در کتاب نقد شعر سپهری قرائتهای نقادانهای از این شعر به
دست دادهاند. وجه اشتراک این دو قرائت، استناد به مفاهیم و مصطلحات عرفانی برای
رمزگشایی از معنای شعر «نشانی» است. در مقالة حاضر، رهیافت دیگری برای نقد این شعر
اختیار شده است که معنای شعر را در درجة نخست در متــن شعر و نه در زمینهای عرفانی
خارج از شعر میجوید. به این منظور، در این مقاله ابتدا آرای نظــریهپردازان
فرمالیسم (شکل مبنایی در نقد ادبی) به اجمال معرفی شده و سپس شعر «نشانی» با به
کارگیری رهیافت فرمالیستی و به ویژه با استناد به مفهوم تباین و تنش در ساختار شعر
نقد شده است. در این نقد، استدلال گردیده است که میتوان «نشانی» را متنی قائم به
ذات فرض کرد و صناعات ادبی این شعر را در چارچوب ساختار تنشآمیز آن مورد تحلیل
قرار داد.
خلاصه ماشینی:
لذا در اینجا ابتدا آرای فرمالیستها («منتقدان نو») را دربــارة اهمیت شکل در شعر به اجمال مرور خواهم کرد و در پایان قرائت نقادانــهای از «نشانی» به دست خواهم داد که ــ برخلاف تفسیرهایی که اشاره شد ــ متن شعر سپهری را یگانه شالودة بحث دربارة آن محسوب میکند، با این هدف که از این طریق نمونهای از توانمندیهای نقد فرمالیستی در ادبیات ارائه کرده باشم.
به پیروی از روش منتقدان فرمالیست که به منظور کم اهمیت جلوه دادن زندگینامة مؤلف از آوردن نام شاعر خودداری میکردند، من نیز در اینجا برای عطف توجه به موضوع اصلی (تباین نور و تاریکی در شعر «نشانی»)، متن این شعر را بدون ذکر نام سپهری عینا نقل میکنم.
نمونة دیگر رسیدن به کودک است که در این نقد نشانة رجعت به نفس حقیقتجوی انسان قلمداد شد؛ شمیسا در قرائت عرفانی خود اشاره میکند که «لانة نور استعاره از ملکوت و جبروت است» (شمیسا، 1370، ص 271) و با استناد به ابیات زیر نتیجه میگیرد که سپهری در این شعر «کودک» را نماد فطرت انسان قرار داده و مضمونی را پرورانده است که شعرای عارف سدههای گذشته نیز پرداخته بودند: ای نســـخـة نـامــه الـهی کــه تـویـی وی آیـنـة جمـال شـاهـی کـه تـویـی بیرون ز تو نیست هــر چـه در عالـم هست از خود بطلب هرآنچه خواهی کــه تویی تفاوت قرائت حاضر با سایر قرائتهایی که ذکر شد، این است که در اینجا «نشانی» به منزلة متنی قائم به ذات نقد شده است.