خلاصه ماشینی:
نویسنده با استناد به آرای اندیشمندان بزرگ معاصر چون ژیلبر دوغان(متفکر بزرگ فرانسوی)قدرت تئوریک متفکران مسلمان را بیان میکند از جمله:ابداعات فارابی در کارکرد خیال و متخیله؛-ابن سینا،اولین فیلسوفی که میان خیال و تخیل تمایز قایل شد؛آرای شیخ اشراق،مولانا و شیخ اکبر عرفان نظری یعنی ابن عربی که به تعبیر دوغان عامل هجرت به مشرق انوار بود؛د رعرصه رنگ که خود از جمله بنیانهای آثار هنری است آرای بزرگانی چون نجم الدین کبری و شاگرد بزرگ او یعنی نجم رازی در مسیر رنگ و نور در«مرصاد العباد»، تا علاء الدوله سمنانی که هفت معنای باطنی را با مفهوم هفت پیغمبر درونی آمیخته و هفت مرتبت وجودی شکل گرفته از این معنا را با انواری رنگین به تماشا میگذارد تداوم یافته است؛6در موضوع زیباشناسی خط آرای اخوان الصفا و خلان الوفا در کتاب الرسائل بنیان مستحکمی برای بزرگترین خطاطان مسلمان در طی اعصار و قرون گردیده است؛7در مفهوم عالم مثال(که منشأ آثار هنر اسلامی محسوب میشود)آرای شیخ شهاب الدین سهروردی در آثار هنری قرون هفتم و هشتم و پس از آن تجلی یافته است.
نویسنده در این صفحات یادآور میشود در نظر اول،مباحث کتاب المناظر،به ویژه درباره نور و ابصار،هیچ ارتباطی با مبحث زیبایی ندارد ولی تأمل دقیق در مبحث ابصار،اتفاقا رویکردی جدید در تعریف زیبایی به روی ما میگشاید،به ویژه اینکه در فلسفه زیباییشناسی با پرسشی بنیادین مواجهیم:زیبایی متعلق به ادراک است یا متعلق به اعیان؟به عبارتی زیبایی صفتی در شی است یا کیفیتی در ادراک؟این سوال به منزلهی اصلیترین سوال در عرصهی زیباییشناسی در عصر ابن هیثم در آرای او تقریری نو مییابد و ادراک نیز که مقدمهای چون ابصار دارد داخل در تعریفو تصور زیبایی میگردد.