چکیده:
کودتای سوم اسفند 1299 ش که بوسیله انگلیسیها طراحی و زمینهسازی و به دست
عوامل وابسته به آنها اجرا شد محصول تغییر سیاست خارجی انگلیس در ایران پس از جنگ
جهانی اول بود.انگلیسیها که از طرفی مجبور به تخلیه قوای خود از ایران و از سویی
نیازمند به حضور یک نیروی نظامی مطمئن در ایران-که اولاحامی منافع آنها باشد و
ثانیابتواند از نفوذ کمونیسم و پیدایش یک رژیم طرفدار شوروی یا وابسته به آن
جلوگیری کند- بودند ابتدا قرارداد مشهور 1919 را تنظیم کردند اما وقتی که از تصویب
نهایی آن نامید شدند برای تحقق اهداف خود به فکر انجام کودتا افتادند.زمینهسازی
برای اجرای این کودتا تقریبایک سال به طول انجامید.ابتدا کابینه مشیرالدوله
تحتفشار قرار گرفت و ساقط شد سپس افسران روسی از نیروی قزاق اخراج
شدند و جای خود را به فرماندهان مطیع انگلیس دادند و سپس فرماندهان نظامی و سیاسی
کودتا یعنی رضاخان و سید ضیاء انتخاب شدند.در طول این یکسال شگرد انگلیسیها
بزرگنمایی خطر کمونیسم و احتمال حمله قریب الوقوع بلشویستهای جنگلهای شمال
ایران-شاخه کمونیست نهضت جنگل-بود که تاثیری فوقالعاده نهاد و از لحاظ ذهنی زمینه
پذیرش کودتا در ایران و بویژه نزد احمدشاه و درباریانش فراهم آورد.
خلاصه ماشینی:
انگلیسیها که از طرفی مجبور به تخلیه قوای خود از ایران و از سویی نیازمند به حضور یک نیروی نظامی مطمئن در ایران-که اولاحامی منافع آنها باشد و ثانیابتواند از نفوذ کمونیسم و پیدایش یک رژیم طرفدار شوروی یا وابسته به آن جلوگیری کند- بودند ابتدا قرارداد مشهور 1919 را تنظیم کردند اما وقتی که از تصویب نهایی آن نامید شدند برای تحقق اهداف خود به فکر انجام کودتا افتادند.
بنابراین با قاطعیت میتوان حکم کرد که احمدشاه از طرح کلی کودتای سوم اسفند قبلاآگاهی داشته و در مرحله اول خود او از قزاقها برای آمدن به تهران دعوت کرده است اما هنگامی که آگاه میشود که بجای 500 نفر، 2500 نفر قراق به تهران میآیند وحشتزده شده و متوجه میشود که اغفال شده است بنابراین دستور به بازگشت قزاقها میدهد ولی صدور دستور وی زمانی بود که قزاقهای کودتاچی به کرج رسیده بودند و کار از کار گذشته بود.
البته لازم به ذکر است که از مدتها پیش لرد کرزن به این نتیجه رسیده بود که کابینه سپهدار برای مقابله با جریانات خطرناک ایران و اجرای مقاصد و تحقق اهداف انگلیس قدرت و شایستگی ندارد و باید کنار گذاشته شود.
لوسوئور، پیشین، ص 35 (37)-مستوفی، پیشین، ج 3 ص 7 بهار، پیشین، ج 1 ص 41 (38)-مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ج 1 ص 103 احمد شهرینور در گزارشهای خود شرح حال مختصر و مفیدی در مورد سید ضیاء نوشته که مکی عین آنرا در کتاب خود درج کرده است:مکی، همان، ج 1 صص 188-180 (39)-این بیانیه به نام و امضای رضاخان منتشر شد اما به گفته ملکالشعراء بهار متن آن به قلم سید ضیاء نوشته شده بود چرا که از متن بیانیه پیداست که به قلم روزنامهنگاری ماهر نوشته شده است که به مسائل زمان آگاه و آشناست و میداند که در ضمیر مردم چه میگذرد.