چکیده:
فردوسی این شهر را«شاپور گرد»و«شاهپور»بدون آوردن«جند»در شاهنامهء خود آورده که در شرق شوش و جنوب شرقی دزفول و شمال غربی شوشتر ساخته شده بود.امروزه قصبهای به نام شاه آباد بر روی این شهر وجود دارد؛که زمینهای آن مسطح و شخم زده شده است.این قضیه از بقایای عصر صفوی در سال 0501 هـ ق است که توسط فتح علیخان پسر واخشتوخان والی خوزستان بهوجود آمده است.گندی شاپور عصر ساسانی تا زمان نرسی پایتخت ساسانیان به حساب میآمده است؛و در حملهء عرب به ایران با پرتاب شدن امان نامهای توسط غلامی به نام«مکنف»،که از مردم این شهر بود،از خرابی نجات یافت و با قبول جزیه یا«گزیت»به حیات خود ادامه داد.
خلاصه ماشینی:
"(اشپولر،1364،ص 383،راولینسون،1362،ص 88،کریستن سن،71367ص 5-294) از آنجا که در گذشته در ایران باستان مرسوم شده بود برای ورود رشتهها و حرف مختلف صنعتی در کشور جهت رونق کشاورزی در صحراهای خشک، اسیران جنگی را به گروههای مختلف در قسمتهای لازم ساکن کنند،لذا شاهپور اول و شاهپور دوم،اسیران رومی و اسیرانی را که از سوریه و از منطقۀ" Amida " به ایران آورده بودند در این شهر و اطراف آن مثل:شوش،شوشتر و جندی شاپور و سایر بلاد اهواز در خوزستان جای دادند،تا از طریق این اسیران،صنعت ابریشم بافی و زری بافی رواج یابد.
"(محمدی:1374،ص 360) آوردهاند که محمد بن مصری نوشته است که نصر بن حارث بن کلده، پزشک مشهور عرب زبانی که در دانشگاه جندی شاپور در خوزستان درس میخوانده است،در همانجا نیز با موسیقی درمانی و آواز ایرانی آشنا شده و بربط نوازی،را که یکی از راههای درمان برخی از بیماریهای درونی و روانی بوده، آموخته بود و چون به مکه بازگشت در آنجا از این هنر استفاده کرده،رواجش داد.
(باستانی پاریزی،1344،ص 328)بیماری قولنج(مسعودی، 1360،ص 601،مسعودی،1360،ص 355،میرخواند،1373،ص 539،آژیر، ص 4382،اشپولر،1364،ص 127)یعقوب که با وجود آن اقدام به حمله به سوی بغداد کرده بود،به مدت شانزده روز ادامه داشت و از آنجا که به دستور پزشکان "حقنه"یا"درون شویی"(روحانی،بیتا،ص 4382،میرخواند،1373،ص 537، افشار سیستانی،1373،ص 228،یغمایی،1370،ص 111)را نپذیرفته بود، پس از هفده سال و نه ماه امیری و تصرف خراسان،سیستان،افغانستان،سند، هند،کرمان،فارس و خوزستان در روز نهم ماه شوال سال 265 ه در جندی شاپور بدرود حیات گفت و میهمان همیشگی این شهر ارجمند شد."