خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) >بافت دراماتیک در نمایشنامههای کودکان نوشتهء:دکتر ابراهیم حماده نمایشنامهنویس و ناقد مصری ترجمهء:قاسم غریفی هدف-اصطلاحات-در تئاتر کودکان همان مکان نمایشی است که برای عرضهکردن نمایشنامهای که برای آنها نوشته و کارگردانی شده است مهیا گشته است.
هرچه بیشتر نگرش او را نسبت به نمایشنامه وسیعتر کنیم،تماشاگران آینده با اشتیاق بیشتر و ژرفتر به آن نگاه خواهند کرد،و طلایهداران هنر نمایش دارای اشتیاق بیشتر،تجربهای منسجمتر،و سهمی بیشتر خواهندبود به شرط اینکه خود بزرگبینیها و خودپسندیها نباشد، میبایست برای پژوهندگان ما چه از نظر مالی و چه از نظر تلاش و کار آنها پشتوانهای باشد تا بتوان تئاتر کودکان را بوجود آورد،و عمومیت داد و تکامل بخشید،بویژه در این برهه از زمان.
و نزدیک به آن بیپروائی عبث و غیر قابل قبول،احتمال پیچیده کردن قصه است تا حدی که نویسنده را مجبور میکند که عوامل جنبی و اضافی اختراع کند تا که قهرمان محبوب را از تنگنای درگیر با آن نجات دهد،پس با این اوصاف-از نظر حرفهای-اگر قهرمان توانست به خواستههای سهل و آسان بیهیچگونه برخورد با مانعی برسد پس اثر از ستیز نخواهد بود،و با توجه به این مسئله درام منتفی خواهدشد.
اما آنچه که مربوط به قهرمانی که گرفتار تهاجم اجنه و ارواح خبیثه و مانند آنکه از طرف قوای ماوراءالطبیعه میشود،وارد کردن آن نیروهای جنبی در لحظههای مناسب کاملا درست است چرا که قهرمان نیاز به کمک دارد،و معرفی آنها به شکلی مطلوب-پیش از واقعه-در بین حوادثی که پیش میآید لازم است.
اگر بافت-همانگونه که ارسطو حدود 23 قرن پیش مطرح کردهاست- اساس و جوهر درام باشد،عناصری دیگر که در بافت به آن اهمیت دادهشده-و آن شخصیتها،فکر،زمان،و اهداف نمایشنامه و غنای آن-دارای اصول کلی،و خواستههای اصلی بالنسبه برای نمایشنامههای کودکان است."