خلاصه ماشینی:
"زندگینامهء علمی ادیمک و داستان دگرگونیهای گروه مطالعات خاور نزدیک دانشگاه آریزونا،کم و بیش در مورد سایر ایرانشناسان و ایرانشناسی در دیگر دانشگاهها نیز صدق میکند و میتوان گفت که هماکنون کار تدریس زبان یا سرپرستی امور مربوط به آموزش زبان فارسی در گروههای مطالعات خاور نزدیک دانشگاههای عمدهء امریکا به عهدهء پژوهشگران رشتههای ادبی یا فرهنگی است.
همانطور که اشاره شد از جملهء دلایل این دگرگونیها آن است که در دانشگاههای امریکا تا همین سالهای اخیر دانشجویان داوطلب رشتهء ایرانشناسی به بخشها یا گروههای مطالعات خاور نزدیک یا مطالعات خاورمیانه رجوع میکردند و در آنجا به فراگیری نه تنها زبان،بلکه تاریخ،ادبیات،جغرافیا،سیاست،یا فرهنگ ایران میپرداختند.
سپس بایسیی به ایجاد یا کمک به ایجاد یک مرکز آموزش فارسی اقدام کرد که وظیفهء آن ارسال دانشجو از امریکا به ایران،برای یادگیری فارسی پیشرفته در متن فرهنگی آن و یا برای انجام تحقیقات باشد؛وظیفهء دیگر آن برنامهء تربیت معلم خواهد بود:معلمانی که در چنین برنامهای در ایران آموزش ببینند،قدر مسلم با فرهنگ،هنر،و مذاهب ایران نیز آشنا میشوند و از این رهگذر کاردانی آنها افزایش مییابد.
اما مشاهدات من در طی سالها تدریس و مشاوره نشان میدهد که عامل دیگری نیز در روی آوردن این نسل جوان به فرهنگ ایران در بین است و اینکه امروزه دیگر تنها راه ارتباط فرزندان ایرانیان مقیم امریکا با فرهنگ ایرانی و سرزمین پدری یا مادریشان،تنها اطلاعات پدر و مادر نیست.
و با توجه به اینکه امروزه دانش هرچه بیشتر در حوزههای چند رشتهای و بین رشتهای تولید و مصرف میگردد،و با توجه به این که نرم جهان در ماهیت خود برای آموزش بسیاری از رشتههای علمی مناسب است،برنامهریزیهای آینده برای ایرانشناسی نیز باید این پیچیدگیها را در نظر داشته باشد."