خلاصه ماشینی:
"در تنها نسخهء تاریخ سیستان(مؤلف نامعلوم،تاریخ سیستان،به تصحیح ملک الشعرای بهار،تهران 1314 شمسی/1935 میلادی،صفحه 393)این حرکت به مانند آغاز فتح کرمان در سال 606 قمری /10-1209 میلادی آورده شده است که از نظر زمتنی زود است،اشتباه کاتب وجود دارد ولی میتوان چنین نیز اندیشید که در این سال،لشکریان سیستان به یاری لشکریان زوزن حملهای به کرمان کرده باشند.
او به پسرش گفت:«من پیر و مسن شدهام و خوابهای پریشان میبینم و از هوای جهان بوی فتنه عظیم به مشام من میرسد و میگویند لشکر مغول و تاتار در حرکت آمدهاند»او همچنین اضافه میکند سلطان میل دارد حکومت و سلطهء خود را بین فرزندانش تقسیم کند و حال که خدمت او به عراق میرود اگر احیانا سیه روزی گریبانگیرش شد و نگون بختی به او روی آورد،باید اختیار الدین برای مدت هفت سال در درون قلعهء زوزن(یا شاید قلعهء گواشیر)،که در آن خزائن غیرقابل تصوری گردآوری شده است،پناه گیرد و بیرون نیاید.
1 حافظ ابرو-که سهم او همراه با سهم افضل کرمان برای شناخت تاریخ زوزن اساس کار است-مینویسد که در آن زمان ملک در عراق عجم در مقابل،به امیران این سرزمین به نظر مقاربت مینگریست به ایشان بدگمان بود.
نمیدانیم که رابطه بین عین الملک و اعور(شاه شجاع الدین ابو القاسم،ابو القاسم اعور)از یک سو و از سوی دیگر رابطه عین الملک با پسر اعور چگونه بوده است-با این فرض که عین الملک قدرت خود را تا آمدن این پسر به طبس در سال 621 قمری/1224 میلادی حفظ کرده بود-در مجموع پیوند خانوادگی عین الملک با ملک معظم میبایستی مانع ایجاد تفاهم با اعور شده باشد که به خانواده ملک خیانت کرد."