چکیده:
باوجوداینکه کسی به تشابه موجود در میان آثار هدایت و آثار بالزاک اشارهای نکرده است،در میان داستان کوتاه«داش آکل»هدایت ایرانی و رمان«زنبق دره» (Le lys dans la vallee-The lily in the valley) نوشتهی بالزاک فرانسوی،تشابه آشکار و انکارناپذیری هست.این تشابه از مراحل توارد فراتر و برای تعیین درجات تأثیر و تأثر، مستلزم بررسی و مقایسهء این دو اثر است.در این نوشته اقتباس و تأثیر و تأثر احتمالی در میان این دو داستان،در محدودهء واقعیات داستانی بررسی و باهم مقایسه شدهاند.هرچه این مقایسه فراتر میرود،تشابه و تأثیر و تأثر مسجلتر میشود.بررسی این تشابه در دو مرحله است:یکی تشابه بخشهایی از زندگی بالزاک با هدایت و دیگری تشابه برخی از عناصر رمان زنبق دره با عناصر داستان کوتاه داش آکل.
خلاصه ماشینی:
بررسی این تشابه در دو مرحله است:یکی تشابه بخشهایی از زندگی بالزاک با هدایت و دیگری تشابه برخی از عناصر رمان زنبق دره با عناصر داستان کوتاه داش آکل.
از اینگونه شباهتها میتوان در میان داش آکل،نوشتهء هدایت(1902-1951/1281-1330)و زنبق دره،نوشتهء بالزاک، Honre de Balzak:1799 (1850) به وفور یافت تا آنجا که ممکن است خواننده این شباهتها را فراتر از سایر علل و عواملی که ذکر شد،ببیند و ریشههای آنها را در اقتباس و تأثیر و تأثر بجوید.
در این نوشته زنبق دره را به منزلهء دادهء مسبوق و داش آکل را به عنوان حاصل تأثیر آن داده بر هدایت فرض کردیم و آنگاه تشابهات حیاتی و روش کار دو نویسنده را از دید کلینگری و عناصر داستان را از دید جزئینگری به بررسی گرفتیم.
اگرچه در این مورد اقتباس میتواند دخیل باشد،سند متقن موجود نیست نشان دهد که هدایت از چه کسی اقتباس کرده است؛زیرا انسانها روش کارهای خود را دیگران میآموزند و در میان آثار نویسندگان از این بابت تشابهات زیادی هست.
این همه ممکن است اما گزینش راه نهایی مرگ برای قهرمان،جهت رستن از جامعهء آلوده،این امر را نیز ممکن نشان میدهد که بعید نیست که هدایت گوشهء چشمی به آثار بالزاک داشته باشد.
اگر هدایت زنبق دره را خوانده باشد-که احتمال آن زیاد است-طبعا از این همه شباهت آن با زندگی خودش و از آن عشق اثیری کنتس دومورسوف و از قلم سحار بالزاک،متأثر میشود و چه بسا میخواهد اثری شبیه آن برای هموطنان خود به یادگار بگذارد تا ذوق شیرین آن عشق سوزان در مذاق مکرر گردد.