خلاصه ماشینی:
"نمایش با استفاده از همه ابزارها و مؤلفههای تئاتری و افزودن فیلم و قدرت بزرگنمایی آن یک یک شخصیتهایش را از دورنمای مدیوم تصویری به تماشاگر معرفی میکند و استفاده از روایتی تدریجی در مدت زمان 5 ساعت نمایش رفتهرفته به شخصیت و ابعاد پنهان و پیدای شخصیت آنها نزدیک میشود،تا آنجا که هیچ چیزی برای پنهان کردن در مورد شخصیتهای نمایش باقی نمیگذارد.
و حاصل نمایش یک مانیفست زیبا و برداشتی جذاب درباره انسان،شخصیت و زندگی:«انسانها زمانی از همیشه زیباترند که توسط کسی دیده نمیشوند!» هرچند عظمت و بزرگی استودیو B و ابزارها و امکانات تئاتری این استودیو شگفتزدهمان کرده اما تماشای یک نمایش 5 ساعته از ساعت 4 بعد از ظهر تا حدود ساعت 10 شب کافی است که خسته و خوابآلود به اتاقهایمان بازگردیم.
برایم سه سؤال اصلی که نمایش در مورد شخصیت مطرح میکند جالب است:«اینکه شخصیت ما چگونه است؟»،«دیگران آن را چگونه میبینند؟»و«خودمان دوست (به تصویر صفحه مراجعه شود) داریم که چگونه دیده شویم؟» خوان میگوید که نمایش سؤالات زیادی را در مورد شخصیت مطرح میکند،اما در عین حال این سه گزینه میتوانند مهمترین پرسشهای آن باشند.
همه منتقدان جوان تکنیک و فضا و صحنه نمایش روز گذشته رودریگو گارسیا را با عنوان تئاتری ماشینی و مدرن میپذیرند اما از مضامین و موضوعات مطرح شده در نمایش و خشونت بیحد و اندازه آن گلهمندند به ویژه آنکه این خشونت برای چندمین بار در نمایش«افشاندن خاکستر جسد من بالای سر میکی»تکرار شده است."