خلاصه ماشینی:
"آیا با توجه به تحولات جهان معاصر که در آن برخی گروههای- موسوم به بنیاد گرا-خطر بزرگی بای دولتهای قدرتمند محسوب میشوند،طرح مباحثی چون آینده او توپیایی،حرکت در راستای گسترش امید اجتماعی و مواری از ایان قبیل چه جایگاهی دارد؟ این که امروزه گروههایی کوچک فجایعی را به بار میآورند که در گذشته تنها از جانب قدرتهای بزرگ صورت میگرفت نمیتواند دلیل موجهی باشد برای آنکه ما پروژه آرمانگرایانه خود را،یعنی رسیدن به یک جامعه فدراتیو دموکراتیک،جهانی،به تعویق بیندازیم یا در آن تجدید نظر کنیم.
فکر میکنم شما در جستجوی یافتن پایه و اساس فلسفی برای نظریه دموکراتیک خود نیستید؟ همینطور است.
‘‘ از نظر شما هدف جامعه لیبرالی چیست؟و جامعه لیبرال آرمانی کدام است؟ لیبرالیسم تنها فلسفه سیاسی است که همزیستی تنگاتنگ تمامی افراد اجتماع یا نگرشهای گوناگون را ممکن میسازد.
مطابق ایده شما مبنی بر''''اولویت دموکراسی بر فلسفه‘‘،لازمه رشد دموکراسی چیست؟ (1) erutaN-fo rorriM eht dna yhpooslihP (2) msitamgarP fo secneuqesnoC '''' فردیت انسانها‘‘بتواند به طور کامل در کنار زندگی مشترک و جمعی تحقق پیدا کند خوشبین نیستم و حتی آن را نفی میکنم.
گسترش معنویت فارغ از باورداشتن یا نداشتن به خداوند آیا به نظر شما مثبت است یا منفی؟ فکر میکنم تبدیل شدن آن به نظریهای سیاسی میتواند مثبت مثبت باشد.
پراگماتیسم باعث شکلگیری چه نظام اخلاقیای شده است؟ فکر میکنم پراگماتیسم میگوید که هیچ موقعیت اجباری نابجایی وجود ندارد و تنها آموختن اینکه چگونه جامعهای را بسازیم به معنای خوشبختی است."