خلاصه ماشینی:
"در آن مقاله این ادعا مطرح میشود که اگر چه همهء ما به شکلی به دست تقدیر ساخته و پرداخته شدهایم و به راستی، بیشتر روان-درمانی در این مفهوم جای میگیرد،با اینهمه شخص فرزانه است که میتواند به''''تقدیر‘‘3چنان ژرف،کامل،و مشتاقانه عشق بورزد که (1) evitcejbus (2) tnomtihW.
این واقعیت که مغز از طریق تجارب متطور خود میتواند روابط سیناپسی3 جدید به وجود آورد اسایس عملی بای مشاهدات تجربی من به عنوان یک روانکاو حرفهای به دست میدهد مبنی بر اینکه بخشی از فرزانگی ضمیر ناخودآگاه در توانایی روان برای بازآفرینی جهان درونی انفسی،و پدید آوردن معنای جدید از دل تجارب قدیم است.
با این همه،در همهء موارد،این جلوههای«خویشتن»کلی مخاطبشان چیزی است که فرزانگی روانشناختی را شکل میدهد؛یعنی ظرفیت دیدن، فهم کردن،و جامهء عمل پوشاندن به آنچه مقرر بوده است،توانایی دست بازیدن به آنچه که مقرر نیست و فراتر رفتن از حد ومرزهای تقدیر،و فرآیند راز آمیز ابداع معنا و تجربهء جدید در جایی که قبلا معنا و تجربهای در کار نبودهاند.
این هم خبر خوب و هم خبر بدی است؛به عنوان مثال،کسی که وسواسی و کمالگراست،معمولا، دشواری و صعوبتی را در توانایی برآوردن نیازهای زندگی به شیوهای (1) etisoppo rorrim سازنده تجربه میکند این امر ممن است سیره قهقرایی را تسریع کند که در رؤیا یا در عالم بیداری،در قالب تصویرهایی از انسان یا جانورانی که ناتوان،آسیب دیده و بسیار دور از«کمال»هستند با نموده میشود.
فرزانگی یکی از گلهای تفرد است،که از طریق زندگی همراه با آگاهی از تعارضها به دست میآید؛ فرازنگی نتیجهء تأثیر خلاقیت روانشناختی است ک هتناقض و ناهماهنگی را میزداید."