چکیده:
ابستاتین پپتیدی موثر بر تعادل انرژی است که در سال 2005 شناسایی شد و تحقیقات زیادی روی آن انجام نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی سطوح ابستاتین پلاسما و معده در پاسخ به یک دوره تمرین استقامتی در موش های صحرایی نژاد ویستار است. 14 موش (12-14 هفته ای، 235-250 گرمی) به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر در دقیقه، به مدت 60 دقیقه، 5 روز در هفته و برای 6 هفته روی نوارگردان دویدند. سپس معده، کبد، و پلاسمای آن ها جدا شد و سطوح ابستاتین، ATP، و گلیکوژن به روش آنزیم لینک ایمنواسی اندازه گیری شد. از آزمون های t مستقل و t وابسته برای بررسی تفاوت میانگین های متغیرهای وابسته در گروه های تجربی و کنترل و در هر گروه استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ابستاتین معده به طور معناداری در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل است. گلیکوژن کبد به طور معناداری در گروه تجربی بیشتر بود (P<0.05). سطوح ابستاتین پلاسما و ATP معده بین گروه ها تفاوتی نداشت. یافته ها نشان داد تمرین استقامتی باعث کاهش ابستاتین معده می شود که این امر با افزایش گلیکوژن کبد در موش های گروه تجربی همراه بود. ورزش ممکن است از طریق بهبود سطح انرژی در تعدیل ابستاتین معده نقش داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"یافتهها نشان داد تمرین استقامتی باعث کاهش ابستاتین معده میشود که این امر با افزایش گلیکوژن کبد در موشهای گروه تجربی همراه بود.
از طرف دیگر،با توجه به اینکه معده مهمترین بافت ترشحکنندة ابستاتین است(2)،دربارة تأثیرات ورزش بر میزان ابستاتین ترشحی این بافت تحقیقی مشاهده نشد؛لذا،هدف از انجام این تحقیق عبارت است از بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی 6 هفتهای بر سطوح ابستاتین معده،چرا که دیده شده 6 هفته تمرین استقامتی باعث ایجاد سازگاری میگردد(16،17،18).
اگر چه در تحقیق حاضر اشتها و میزان دریافت غذای موشها اندازهگیری نشد،اما با توجه به عدم تغییر وزن موشهای گروه کنترل و تجربی،میتوان گفت که احتمالا عدم تغییر ابستاتین پلاسما یکی از دلایل این امر است.
به نظر میرسد با توجه به فاصلة زمانی بین تمرین و زمان نمونهبرداری پلاسما و بافت معدة موشها(48 ساعت)و همچنین سیر بودن موشها در هنگام نمونهبرداری،شرایط تعادل منفی ایجاد شده بر اثر ورزش از بین رفته است؛چراکه افزایش گلیکوژن کبد و عدم تغییر PTA معده این موضوع را نشان میدهد و این موضوع شاید یکی دیگر از دلایل عدم تغییر ابستاتین پلاسما باشد،زیرا دیده شده که شرایط تعادل منفی یا مثبت انرژی ابستاتین پلاسما را تغییر میدهد(2).
J ,gnaW " star esebo fo noitcartxe niarb dna amsalp ni YPN dna nitatsebo ,nilerhg fo slevel no sesicrexe llimdaert mret-gnol dna-trohs fo ecneulfnI " .
C ; " tar eht ni niag thgiew ton tub ekatni doof tceffa yllaminim nitatsebo fo noitartsinimda cinorhc dna etuca ralucirtnevorberecartnI " .
bateM lonircodnE nilC J.
bateM lonircodnE nilC J.
bateM lonircodnE nilC J.
bateM lonircodnE nilC J."