خلاصه ماشینی:
"ولی رشد این ترانهها بیشتر از انقلاب مشروطیت شروع شد و چون حاکمیت آن زمان بطور کلی با این هنر مخالف بود، متأسفانه نوشتهای برای ما نمانده که بتوانیم استناد به آن نوشتهها کنیم و به درستی بتوانیم شناسنامهء این کار را در اختیار شما و همهء مردم بگذاریم،چون این ترانهها آرامآرام از بین رفته یا فراموش شدهاند.
میتوانم بگویم که رشد و اوج اینها از سال 1300 به بعد بود که بعد متأسفانه رسید به زمان پهلبد و وزارت فرهنگ و هنر،و این رشته هنر را مورد بیتوجهی قرار دادند و کنارش گذاشتند و هنرمندان روحوضی-که همانطور که من در کتابم اشاره کردهام هنرمندان خیلی برجستهای بودند،و همگی ابتکار و خلاقیت داشتند-منزوی شدند و همگی فوت کردند و جایگزینی هم ندارند.
دنبال اینها گشتم و از محفوظات آنها خیل کمک گرفتم و خیلی هم تلاش کردم که بفهمم چه کسانی سرایندهء این ترانهها بودهاند که متأسفانه فقط رسیدم به مرحوم حسین مجرد،پرویز خطیبی(در کتاب یکی بیشتر ندارد و آن هم جوابی است که به ترانهای داده است)یکی دو تا از سید اشرف الدین حسینی هست و خیلی تلاش کردیم و متأسفانه پیدانکردیم.
ما پنج-شش تا از این ترانهها مثل ترانهء«حاجی فیروز»،«خیمه شب بازی»یا«تکیه بر چرخ ستمگر بکنم یا نکنم»را آن زمان قبل از انقلاب در رادیو اجرا کردیم که آن موقع هم رسم بود که کسانی که نوار میزدند ضبطشان همیشه آماده بود و هرچیزیکه رادیو پخش میکرد اینها ضبط میکردند و من این را شنیده و دیدهام،چندی پیش در ماشین آقائی سوار شدم که یکی از این نوارها را به من نشان داد و گوش کردم."