چکیده:
واژهی کرد در دو جای شاهنامه به کار رفته است یکی در دورهی ضحاک و دیگری در دورهی اردشیر بابک.محققان لفظ کرد را در شاهنامه به معنی قوم دانستهاند،لیکن این تلقی با متون کهن که واژهی کرد را به معنی شغل و پیشه یا مترادف چوپان و شبان به کار بردهاند،منافات دارد در عین حال،تلقی معنی قوم یا زبان از واژهی کرد در گزارش متون قدیم،موجب تردید و بیزاری خلاف واقع نسبت به هموطنانی میشود که به قوم کرد منسوب هستند.در مقالهی حاضر با بررسی متون کهن فارسی و برخی متون عربی روشن گشته است که لفظ کرد به معنی پیشه و شغل شبانی به کار رفته است.
خلاصه ماشینی:
"واژهی کرد در دو جای شاهنامه به کار رفته است یکی در دورهی
به معنی قوم دانستهاند،لیکن این تلقی با متون کهن که واژهی کرد را به معنی
عربی روشن گشته است که لفظ کرد به معنی پیشه و شغل شبانی به کار رفته
(سعیدی سیرجانی،7631،ص 91)البته عدم دقت در مفهوم واژهی کرد،در متون کهن زبان فارسی،موجب پیدایی این تلقی متناقض گشته است.
با تأمل در کاربرد واژهی کرد در متون کهن روشن میشود که این لفظ در
معنی پیشه به کار رفته است نه قوم یا زبان.
آورده است،نشان میدهد که کرد زندگی شبانی دارد و مراد نویسنده از این تعبیر
از سوی دیگر نفر فارسی زبان با لفظ کرد تعبیر شده است.
سیرت ابن خفیف نیز واژهی کرد به معنی چوپان به کار رفته است:«از بس که علی
در جایهای دیگر نیز باز به کرد اشاره شده که گوسفنددار است.
بنابراین،به نظر میرسد تعبیر رئیسهی کرد که نظامی با این لفظ از مادرش یاد
3-کاربرد واژهی کرد در معنی چوپان برای مفهوم فهم و دریافت حداقلی
کرد به معنی چوپان است و برای همین اصرار بر حفظ موقعیت اوست و از حد بیرون
اردشیر دارد(آکوپف،6731،ص 91)،منافاتی با لفظ کرد به معنی چوپان ندارد.
توجه به کاربرد واژهی کرد در متون کهن روشن میسازد که این لفظ به
که در شاهنامه باز هم به کرد با ارادهی معنی چوپان اشاره شده است؛در داستان
دو گروه چوپان وجود دارد:نخست کردان که سایر مردم نیز با آنان علیه اردشیر
در شاهنامه نیز کرد در معنی چوپان یا چوپانی به کار رفته است،حتی"