چکیده:
این مقاله کوششی است برای نشان دادن چگونگی نفوذ و گسترش فرهنگ ایرانی به ویژه
در حوزه زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند.این موضوع تحت دو عنوان کلی:«نقش
حکومت در گسترش فرهنگ، و«شالودههای فرهنگ ایرانی در هند»مورد بررسی قرار گرفته
است.در بخش نخست به بسترهای مناسبی اشاره شده که در پی گسترش امپراتوری غزنوی در
نواحی شمالی و شرقی هند به وجود آمد و زمینه برخورد فرهنگ اقوام مختلف را فراهم
نمود.در این راستا با برداشته شدن مرزها و موانع سیاسسی، زمینه آمد و شد پژوهندگان،
علما و ادیبان فراهم شد.مهاجمان ترک خود نیز در لشرکشیها به هندوستان به عنوان
حاملان فرهنگ ایرانی عمل میکردند، زیرا آنان قبلا در این فرهنگ مستحیل شده
بودند.علاوه بر این حمایتهای مادی و معنوی عزنویان از اهل ادب در بسط تمدن ایرانی
در هند مؤثر بود.در بخش دیگر نشان داده شده که در پی فتوحات غزنویان در هند و فروکش کردن جنگ،
قافلههای فرهنگی متشکل از علما، ادبا و دانشمندان از
ایران به سوی آن سرزمین روانه شدند.گروهی از علمای شریعت و رهبران طریقت سالها
در شهرهای مختلف هند به تبلیغ و ارشاد پرداختند.زبان و ادبیات فارسی نیز به عنوان
مهمترین قلمرو فرهنگی از طریق پنجاب، دهلی، گجرات، مالوا و دره گنگ در آن دیار رواج
یافت.از قرن پنجم هجری، فرهنگ«هندی- ایرانی»در لاهور بنیان گرفت.علاوه بر دین و
ادبیات، تأثیر و تأثرهای فرهنگی در دیگر حوزههای فرهنگ و تمدن چون معماری، ریاضی،
نجوم و هنر نیز آغاز شد و تأثیرات پایداری بر جای گذاشت.
خلاصه ماشینی:
"با وجود این در این دوره نمیتوان چندان از اعزام هیأتهای فرهنگی رسمی از سوی حکومتها سخن گفت، بلکه آنچه که بیشتر موجب توسعه فرهنگ ایرانی در آن سرزمین شد ناشی از همان آمد و شد آزاد اهل فرهنگ در مزاکز و کانونهای فرهنگی ایران و هند بود با توجه به عواملی که برشمرده شد، موضوع این نوشته را میتوان به دو حوزه کلی زیر تقسیم و مورد بررسی قرار داد: الف-نقش حکومت در توسعه فرهنگ غزنویان به طور مستقیم و غیر مستقیم در توسعه فرهنگ ایرانی در شبه قاره هند نقش مهمی را ایفا کردهاند.
این نقش ار از یک سو در استراتژی نظامی آنها در شبه قاره هند میتوان وارسی نمود که موجب فراهم شدن بسترهای لازم برای گسترش فرهنگ ایرانی-اسلامی در آن سرزمین گردید و از سوی دیگر در حمایتهای مادی-معنوی که آنان به دلایل مختلف از شعرا و دانشمندان میکردند.
(2) در این دوره هر چند از اعزام هیأتهای فرهنگی رسمی و موظف از سوی حکومت به نقاط هندوستان چندان خبری نیست، اما همچنان که از عبارت مستوفی و دیگران بر میآید، حمایتهای غزنویان از شعرا و دانشمندان چه در ایران و چه در هندوستان، موجب شد که شالوده فرهنگ ایرانی در شبه قاره هند نهاده شود، زیرا به قول ابوریحان بیرونی«تنها شاهان و شاهزادگان میتوانستند علما را از دلواپسی معاش برهانند و استعدادشان را برای کسب شهرت و توفیق بیشتر بر انگیزانند»(5/ ج 1، ص 131)."