چکیده:
جامعه روستایی ایران طی قرنها و نسلها در برخورد با عوامل طبیعی تجدیدپذیر و
اعمال مدیریت درخور بر آنها، پیوسته در صدد یافتن راهکارهایی متناسب بوده است تا از
یک طرف از فشار آن منابع بر زندگی خود بکاهد و از طرف دیگر در طریق ایجاد جامعهای
فارق از درگیریهای حاصل از ناپایداری آن منابع، نظامهای قابل اعتمادی فراهم آورد،
لذا در هر مورد به ایجاد نهادهای مدیریتی درخور اقدام کرده است.رودخانه زایندهرود که یکی از مهمترین منابع آب شیرین در پهنه داخلی ایران است و
در اقلیمی چهار فصل جریان دارد، از قدیم الایام مورد بهرهبرداری ساکنان آن بوده
است و چون خاک حاصلخیز و اقلیم گرم و خشک حوضه میانی و پایاب آن اعمال مدیریت بر آن
را ضروری میساخته است، از اوایل هزاره اول میلادی مدیریت بر آن الزامآور شده آن
تقسیمبندی جاودانهای درمورد آن اعمال گردیده است.در این فرایند مدیریتی، هم
سهم دولت و نیروهای دیوانسالاری، و هم سهم مردم محلی با دقت مشخص
شده است، که خود از نظامدارترین الگوهای مدیریت منطقهای بهشمار میآید.از سوی
دیگر، قواعد و نظامات حاکم بر آن-که هم از سایر جهات زندگی او مایه گرفته و هم بر
دیگر ابعاد مدیریتی او قابل تعمیم بوده و میباشد-همواره پویا و برقرار باقی مانده
است.این مقاله که حاصل سیر در متون مربوط به مدیریت بر آب زایندهرود، و مطالعات
میدانی و نیز تجارب نویسنده است، میکوشد تا زوایای این مدیریت را باز نماید، و در
پایان، ویژگیهای قابل اجرای آن را در پاسخگویی به نیازهای امروزی مدیریت بر منابع
روستایی مشخص نماید.
خلاصه ماشینی:
"سلسله مراتب مدیریتی آب رودخانه براساس الگوی خاصی است که در منابع مدیریتی، به الگوی اقتضایی(ارگانومکانیکی)تعبیر میشود؛و بهصورت ذیل است: الف)نمایندگان 33 سهم و میراب مدیریت اجرایی تقسیم آب از طریق انتخاب میراب توسط نمایندگان حقابهداران سهام سی و سهگانه(جمعا 33 نفر در کل بلوکات)و از بین معتمدین بلوک جی که بلوک میانه رودخانه، (1/ص 2)و در فصل کمآبی آخرین بلوک آبخور رودخانه محسوب میشود، انجام میگیرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره 1:شبکه آبیاری یک مادی سرمایهگذاری در این بازسازی نیز که معمولا زیاد نیست، به روال یاد شده در موارد بالا انجام میگیرد، اما در نظام عمده مالکی گذاشته این عمیات از طریق بیکاری و به کمک زارعان انجام میشده و اساس تأمین نیروی انسانی آن همواره بهنسبت حقابه بوده است.
نتیجهگیری و پیشنهادها از جمله دقیقترین نظامهای مدیریت بر منابع و جوامع در ایران، میتوان مدیریت سنتی (تقسیم آب)زایندهرود را نام برد، که نظام اجرایی آن، هم به لحاظ وسعت منطقه مورد عمل و هم از جهت آموزشی برای دستاندرکاران آن با جدیدترین الگوهای علمی مدیریتی توأمان(ارگانیکی-مکانیکی)منطبق است(12/صص 81 تا 83)و در آن همکاری کاملا مشخص و مشترک دولت و مردم بادقت مورد توجه قرار میگرفته است، یعنی در این نظام: 1-سطوحی از کار مدیریتی به بخش دولتی و سطوحی از آن به بخش مردمی واگذار شده است(سهم دولت در سطح ستادی و سهم مردم در بخش اجرایی سازماندهی گردیده است)."