خلاصه ماشینی:
"نکته مهم دیگری که در همین جا باید خاطرنشان ساخت این است که آیا فلسفهء تلخیص و تذهیب احیاء،صرفا از روی خیرخواهی و نکات و مسائلی است که بخشی از آن بیان شد، یا بخش عمدهای از آن به رویکرد و سبکی در تمدن اسلامی برمیگردد که تقریبا از روزگار غزالی به بعد مرسوم و رایج شد؛ یعنی حاشیهزنی،تلخیصنگاری،تذهیبنویسی،شذرهنگاری، گزیدهسازی،و سبک و سیاقهایی از این قبیل؟به عبارتی دیگر، آیا صرفا بحث نقد و ویرایش یا تحریر و بازنگاری احیا در میان است یا رکود و انجماد حوزههای معرفتی از ایجاد و ارائه آثاری از سنخ احیاء باعث شد،نویسندگان و حتی علمای بزرگ،به دلایل متفاوت،دست به تلخیص و تهذیب احیاء بزنند که یکی از پیامدهای آن،همزبان کردن احیاء باهمروزگاران آنان بوده است؟ در اینجا امکان شرح و بیان این نکته مهم نیست،اما ناگزیر از تقریر این نکته هستیم که به گواهی عینی و مشهود حوزههای معرفتی و علمی،پس از احیاء اثری در سبک و سیاق آن در تمام گسترهء تمدنی و فرهنگی مسلمانان پدید نیامده است و میتوان آن را در کنار آثار معدودی مانند شاهنامه فردوسی،مثنوی مولوی،از شاهکارهای ماندگار این تمدن به شمار آورد.
به نظر میآید این مختصر،با بهرهگیری از سایر خلاصهها و تهذیبها بسی مفیدتر از سایر نمونههای مشابه خود برای احیاء علوم الدین است و میتوان با ترجمه آن خدمت شایانی در این حوزه به فارسیخوانان کرد و اگر کسی به هر دلیلی امکان و توان یا علاقهای به مطالعه همه آن اثر گرانقدر نداشته باشد،میتواند با مطالعه این کتاب،ادعا کرد که چیزی از اطلاعات مهم و مفید اصل کتاب را از دست نداده است."