خلاصه ماشینی:
"ما از میان روزها که اوراق تابان تاریخ ملت و سرزمین و روزگاران ما را تشکیل میدهد تابنده روزهایی داریم که قرنها را میشکند،عصری را دو نیمه میکند،گذشته را فرومیپاشد و نوین طرحی میافکند،انعکاس آن در گنبد بلند زمان میپیچد و برای همیشه جاودان میماند،ماندگار میشود،به خاطر آنکه چراغی،فریادی، ندایی،هشداری برای آیندگان و راهیان فردای آن زمان باشد و دهم آذر یکی از همین روزهاست که مدرس زنده است تا تاریخ زنده است و این مدرس همیشه زندهء تاریخ همان بزرگمرد تاریخسازی است که با نثار جان خود گذشته را شکست و در تاریخ مرده زمان جان و حیات دمید،و اوست که در دل شبهای تیرهء آن روزگاران فریاد حق را سرداد و بر همهء ابعاد با صلابت زندگی که مردان روزگار را به زانو درآورده بود مسلط و چیره گشت،ولی ما شبزندهدار روز آهنگ را در سینه تاریخ چگونه میبینیم،آن چنان که بوده و هست یا آن چنان که ذهن ناآشنای سطحنگر ما تصویری از او میدهد، به قولی بزرگان عالم نه هرکس شناسد مدرس تواند مدرس شناسد حق در مرغ حق (سخنی در پیرامون سریال تلویزیونی مرغ حق) اما بعد،ما و مرغ حق به نظر میرسد که در طرح مسائل تاریخی و به خصوص در قالبهای هنری آن باید به دو مسئله اساسی توجه نمود.
حال به فرض روشن بودن وضعیات قهرمان،مسئله این است که وقتی یک قهرمان تاریخ برای مردم و تودهء اجتماع مطرح میشود دیگر نمیتوان در این خصوص صحبت نمود که نظر و سلیقهء ما چنین و چنان بوده است،بلکه باید حقیقت و واقعیت را به درستی ارائه داد."