خلاصه ماشینی:
"اما شیوۀ به قدرت رسیدن او را،سالها بعد آیت الله خمینی،[بعنوان]یکی از دلایل اصلی مخالفتش با سلسلۀ پهلوی عنوان کرد: «از ابتدا که رضا شاه کودتا کرد،با فشار و سرنیزه و نظامی و با پشتیبانی انگلیسها،سلطنت قاجار را منقرض و با همان سرنیزه مجلس درست کرد،بدون اینکه ملت،هیچ دخالتی داشته باشد،و قانون اساسی را با همان سرنیزه تغییر داد.
اینها تمام نقشۀ ترکیه را در دست داشتند،و فکرشان این بود که یک ایران متجدد ترقیخواه تحت نظر سردار سپه که در آن وقت یک سرباز وطنپرست علاقهمند به کشور به نظر میآمد، انجام بدهد.
» نه تنها سیاستمداران ملی،بلکه روحانیون هم در آغاز کار به گفتۀ مهندس بازرگان به سردار سپه روی خوش نشان دادند: «ابتدا،من حیث المجموع،نظر علما و نظر متدینین و به طریق اولی، نظر درسخواندهها،چون آن موقع هم این مسئلۀ روشنفکر به عنوان[به ایران)نیامده بود.
» وحدت و استقرار قدرت ارتش،به گفتۀ دکتر فریدون کشاورز به استقرار حکومت مرکزی در تهران هم کمک کرد: «کار عمدهای که رضا شاه انجام داد،این بودکه یک«حکومت مرکزی سرتاسری ایران»به وجود آورد که نتیجۀ این حکومت،یکی ایجاد امنیت در سرتاسر ایران بود،یکی ایجاد بازار سرتاسری ایران بود که از لحاظ ترقی صنایع در ایران،بسیار مهم است.
» گرچه مشاوران اصلی سردار سپه،خواهان تأسیس جمهوری در ایران بودند، اما به گفتۀ دکتر سیفپور فاطمی،جمهوری،مخالفان سرسختی در ایران داشت: رضا شاه را چهار نفر به این شکل انداختند:یک مرحوم سید محمد تدین بود،مرحوم تیمورتاش،داور و مساوات.
این بود که در مجلس،مجلسی که انتخاب شده بود برای اینکه سردار سپه را رئیس جمهور بکنند،مخالفین که سرکردۀ آنها مدرس بود و بعد هم مردم تهران شروع کردند به مخالفت شدید."